در همسایگی ما زن و شوهر جوانی زندگی می کردند که از مدت آمدنشان به محل زیاد نمی گذشت. خانه را اجاره کرده بودند تا بعدها خانه ای برای خود بسازند. روز اول که آمدند کوچه از تردد زیاد ماشین شلوغ شده بود. معلوم بود جهیزیه ای سنگین همراه دختر کرده بودند. گویا پدر زن […]