مرا رها کن از این بندهای تکراری زهرچه بوده وهستندهای تکراری گشا دری تو به سویم که سخت بیزارم ازاین اسارت و همبندهای تکراری به کنج خلوت خود بر ، که سخت بیزارم ازاین جماعت خرسندهای تکراری مرا به گریه ای از جنس نور دعوت کن که پس زنم همه لبخندهای تکراری گره بزن […]