ابیاتی کوتاه از شاعر دلسوخته شهرمان، وحشی بافقی
در دل همان محبت پیشینه باقی است
آن دوستے که بود در این سینه باقےاست
باز آ و حسن جلوه ده و عرض ناز کن
کان دل که بود صاف چو آیینه باقے است
از ما فروتنےست بکش تیغ انتقام
بر خاطر شریفت اگر کینه باقے است
نقدینه وفاست همان بر عیار خویش
قفلے که بود بر در گنجینه باقے است
وحشے اگر ز کسوت رندی دلت گرفت
زهد و صلاح و خرقهی پشمینه باقی است…
#وحشے_بافقے
@vahshi_bafghi