بعد از بخشنامه سازمان اداری و استخدامی کشور مبنی بر استخدام رسمی فرزندان ایثارگران پیگیری هایی توسط کارگران مشمول این بخشنامه در شرکتها و معادن بافق نیز صورت گرفت و کارگران سنگ آهن هم طی نامه ای به مدیر عامل این شرکت خواستار اجرای بخشنامه مذکور مطابق با قانون شدند که این امر حتی با پیگیری های رضا دهقانزاده، رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران بافق تاکنون نتیجه ای در بر نداشته است.
بر اثر عدم اجرا طی نامه شماره ۱۳۷۵۸ در تاریخ ۱۴۰۰/۳/۱۹ صراحتا دستور به اجرای بخشنامه مذکور داده شده اما با این وجود مدیرعامل سنگ آهن طی مصاحبه ای اعلام کرده که مجوزی از طرف صندوق در این خصوص صادر نشده است بنابراین باز اجرای قانون در این مجموعه معطل مانده است. پیام ارسالی زیر پیگیری بنیاد شهید بافق در خصوص درخواست های خانواده شهدا و ایثارگران و تحویل به رئیس بنیاد شهید کشور می باشد: “سلام، با عنایت به سفر آقای قاضی زاده هاشمی ریاست محترم بنیاد شهید کشور به یزد در صورت داشتن درخواست، نامه خود را تا ساعت ۹ صبح پنج شنبه ۱۴۰۰/۹/۴ به بنیاد شهید تحویل نمایید. بنیاد شهید بافق”
جای سوال است که چرا قوانین لازم الاجرا با بهانه های واهی معطل نگه داشته شده و نظارت و پیگیری برای اجرا وجود ندارد و حتما برای اجرای قوانین هم باید ماهها بلکه سالها نامه نگاری، اعتراض و پیگیری صورت بگیرد و برخی مواقع کارد به استخوان برسد تا بتوان نتیجه گرفت.
نکته شگفت انگیزتر داستان آنجاست که مدیری برای انجام ندادن قانون از بالا توبیخ نمی شود که هیچ برخی مواقع از مراجع بالاسری به راحتی جلوی اجرای قوانین مقاومت می شود که این موارد حتی در ادارات، سازمانها و شرکتهای دولتی نیز به چشم می خورد که همیشه برای ما علامت سوال بزرگ بوده این چه ساز و کاری است و با کدام منطق یک مسئول دولتی از اجرای قوانین طفره رفته و از کنار آن به راحتی می گذرد؟! علی ایحال فرزندان ایثارگر شرکت سنگ آهن هم درخواستی مبنی بر پیگیری موضوع استخدام رسمی فرزندان ایثارگر در این شرکت آماده و به رییس بنیاد شهید بافق تحویل دادند تا دستور انجام این امر از رئیس بنیاد شهید کشور گرفته شود و اگر قرار باشد نوع برخورد در دولت قبل با دولت فعلی با قوانین خصوصا قوانین حوزه ایثارگران یکی باشد پس فلسفه تغییر سیاستها و دولتها دقیقا در چیست؟!