بشر در طول تاریخ حیات اجتماعی خود هیچ وقت بدون هنر زندگی نکرده و هنر از آغاز زندگی تا به امروز همچنان با او و همراه اوست. هنرمند توانمند کسی است که تاثیر می گیرد و تاثیر می گذارد. در واقع زندگی بدون هنر بی روح و کسل کننده است. نقش هنر در زندگی این است که به مردم امید و نشاط می دهد. و دوست داشتن زندگی را به انسان می فهماند. هنر پدیده ای است که از دیرباز نقش موثری در زندگی انسان دارد و از آن به عنوان وسیله ای کارآمد و موثر، در جهت ترویج و تبلیغ اندیشه ها و رفتار ها استفاده شده و می شود. مهمترین اثر هنر تاثیر است و اگر هنر ماندگاری و تاثیر نداشته باشد ارزشی ندارد و اگر نتواند جامعه را به سوی رشد و آگاهی سوق بدهد هنری موفق نبوده است.
اداره فرهنگ و ارشاد در اصل متولی حوزه هنر در شهرستان است هرچند که در کنار مقوله هنر وظایف دیگری بر عهده این اداره نهاده شده است مانند مؤسسات قرآنی، کانون های فرهنگی هنری مساجد، رسانه و مطبوعات، تبلیغات و امور چاپ ونشر، شورای فرهنگ عمومی، حوزه کتاب و کتابخوانی، موسسه های فرهنگی هنری، سینما و فیلم، نظارت بر برگزاری جشن ها، کنسرت ها، نمایشگاههای کتاب، نمایشگاه مد و لباس و….
این حجم وظایف برای اداره ای که از کمبود نیرو و بودجه رنج می برد معقول و منطقی به نظر نمی رسد و از همه مهمتر انتظار ارتقای سطح فرهنگ و هنر توسط این اداره هم امری عبث و بیهوده به نظر می رسد و آن طور که باید و شاید نمی توان توقع و انتظار چندانی داشت که با این کمبودها اتفاق بزرگی در حوزه فرهنگ و هنر شهرستان رخ دهد.
از طرف دیگر ۷ انجمن هنری در رشته های خوشنویسی، هنرهای نمایشی، هنرهای تجسمی، موسیقی، عکاسی، فیلم و انجمن های ادبی مانند انجمن اهل قلم و انجمن شعر و ادب با نظارت اداره ارشاد در حال فعالیت می باشند.
بی شک با وجود ظرفیت ها و پتانسیل های بالقوه ای که در این انجمن ها وجود دارد اگر عزم جزمی از طرف مسئولان شهرستان اعم از نماینده، فرماندار، شهردار، شورای شهر و… و هم چنین هنرمندان و فعالان فرهنگی و رسانه ای وجود داشته باشد می توان امید داشت که اتفاقات بسیار بزرگی در حوزه فرهنگ و هنر شهرستان رقم بخورد اما دریغ که نه از جانب مسئولان شهرستان حمایت جدی و قاطع از فرهنگ و هنر صورت می پذیرد و نه خود هنرمندان و فعالان فرهنگی دارای انسجام و وحدت لازم و کافی برای تعالی هنر و پیشبرد اهداف فرهنگی هستند.
یکی از نشانه های عدم انسجام جامعه هنری را می توان در مورد مسایل مربوط به وحشی بافقی جست و جو کرد. با توجه به رویکرد جدید اداره ارشاد در این دو سال مبنی بر توجه به مفاخر و مشاهیر به عنوان پرچمداران هویتی منطقه، شاهد رخوت و سستی و انفعال هنرمندان و فرهیختگان شهر در این زمینه بودیم. متاسفانه فرهیختگان شهر نه تنها بازویی توانمند در مورد این رویکرد جدید نبودند بلکه به صورت مستقل هم تلاش نکردند با اقدامی خودجوش قدمی در این مسیر بردارند.
به راستی این میزان از انفعال و عدم انسجام ناشی از چیست؟ آیا جامعه ادبی و هنری شهر منتظر است تا از عالم غیب دستی بر آید و فرهنگ و هنر شهر را ارتقا دهد؟ چرا هنرمندان و فرهیختگان به صورت مستقل تشکل یا انجمن هنری تشکیل نمی دهند و از مسئولان شهر خواسته های خود را مطالبه نمی کنند؟
به عنوان اولین گام عملی از فرهیختگان و هنرمندان شهرستان انتظار می رود با انسجام و همصدایی در رفع مهجوریت از چهره وحشی بافقی تمام تلاش خود را به کار بندند و با هنر خلاقانه خود غبار فراموشی از چهره این شخصیت جهانی بزدایند.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *