گفتا عجب است این که ز چوبی و ز آهن
این تیزی و تندی و پریدن ز کجا خاست؟
 زی تیر نگه کرد و پر خویش بر او دید
 گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست!
خصوصی سازیها در جای جای کشور از جمله در شهرستان بافق باعث اعتراضات زیادی شده و از این محل یعنی عدم اجرای صحیح اصل ۴۴ و ۴۵ قانون اساسی، نظام اقتصادی کشور ضربات زیادی خورده و به اعتماد مردم خدشه وارد شده است. در شهرستان بافق موارد زیادی می توان از این در واقع خصوصی بازیها نام برد؛ عدم فروش با قیمت واقعی که مصداق بارز خیانت به بیت المال و حق الناس است، تخلفات زیاد در مسیر واگذاری به جهت منفعت طلبی و برخی مواقع سیاسی کاری، عدم اهلیت خریدار یا سرمایه گذار، خرید به جهت سرمایه گذاری و نه تولید و دست به دست شدن امتیازها و طرحهای نیمه تمام، ایجاد ورشکستگی غیر واقعی قبل از فروش، بعضا انتفاع فروشندگان یا واگذارکنندگان، سازمان خصوصی سازی و مسئولان مرتبط از این محل که به همین خاطر چشم به بسیاری از تخلفات می بندند، عدم وجود نظارت یا نظارت ضعیف بعد از واگذاری که باعث تخلفات زیادی شده از مواردی است که خصوصی سازی ها را به سمت و سوی خصوصی بازی سوق داده است.
فروش شرکت سنگ آهن مرکزی ایران بافق، مجتمع فولاد ابویی، واگذاری شرکت فسفات، شرکت معادن بافق (کوشک)، معادن نوزده، بخشی از آنومالی شمالی، شرکت ذوب روی و غیره از مواردی است که در جریان فروش یا واگذاری و بعد از آن تخلفات مالی، قراردادی و ساختاری اتفاق افتاده است. مسئولان شهرستان می توانند از محل نحوه فروش و واگذاری ها، قراردادهای فیمابین، تعهدات ایجاد شده و حتی با اهرم فشار قراردادن تخلفات صورت گرفته در مسیر بهره برداری بهتر منافع مردم و شهرستان و حتی کشور قدم بردارند که تاکنون این اتفاق نیفتاده یا بر اثر عدم اطلاع کامل مسئولان ما، ضعف نظارت و انفعال مسئولان استان به صورت ضعیفی پیگیری شده و منافع شهرستان و استان را به باد داده است.
اکنون در زمانی به سر می بریم که رئیس متخلف سابق سازمان خصوصی سازی در گیر و دار پاسخگویی به خصوصی بازیها بوده و برخی واگذاری ها که مشکلاتی داشته اند با پیگیری جدی قوه قضائیه لغو شده اند اما با وجود چهره سیاه خصوصی بازیها در بافق، نبود انگیزه برای پیگیری مسائل مهم شهرستان، انفعال، منفعت طلبی و روزمرگی که درد امروز بافق است مخالفتی نمی شود که کاملا و با اتحاد همراه هم هستیم.

ادامه دارد…