گفتا عجب است این که ز چوبی و ز آهن
این تیزی و تندی و پریدن ز کجا خاست؟
 زی تیر نگه کرد و پر خویش بر او دید
 گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست!
“کاش قوه قضائیه به واگذاری های بافق نیز ورود می کرد”، آرزوی یک بافقی در یکی از گروههای مجازی شهرستان، “آیا صباغیان به عنوان نماینده مجلس تاکنون هیچ اظهار نظری در رابطه با مخالفت با خصوصی سازی و واگذاریها کرده است؟” سوال همشهری دیگری در گروهی دیگر؛ تحلیل کوتاهی از یکی از فعالان و دلسوزان بافقی از آینده ای نه چندان دور: “حالا که راه تبدیل وضعیت برای پیمانکاران باز شده و برخی خواسته های به حق دیگر پرسنل شرکت سنگ آهن مرکزی در حال عملیاتی شدن است توجه دوستان را به این نکته مهم جلب می کنیم که: اگر خوراک عیار بالا از معادن چاه گز برای کارخانه خردایش پنجاه ساله و آگلومره با حدود شش صد هفت صد نیرو تامین نگردد در تعطیلی خواهد بود، اگر خوراک اولیه از معادن و آنومالیهای مکشوفه شرکت نظیر شیطور برای کارخانه فرآوری و گندله فراهم نشود در آینده مساوی با کمبود خوراک، بحران و معضلات مالی، عدم اشتغال و حتی امکان تعدیل نیرو نیز در انتظار است. پس کارگران زحمتکش از این به بعد در کنار دیگر مسئولان تمام انرژی خود را برای تامین خوراک چغارت پیر بگذارند و آگاه باشند در صورت نبود خوراک اولین ضرر کننده پرسنل شرکت سنگ آهن مرکزی خواهند بود و بعد شهرستان نیز از این محل متضرر خواهد شد” و در نهایت هشدار از همان فعال سیاسی اجتماعی مطلع: “هشدار به همه مسئولان لایق و متعهد شهرستان بافق، موارد تعهدات صندوق بازنشستگی فولاد که در امید نامه بورسی عرضه اولیه سهام شرکت سنگ آهن مرکزی که با دهها ساعت وقت کارشناسی جمع بندی شده ظاهرا مورد تایید همه مسئولان بافق نیز هست برای قانونی و لازم الاجرا شدن حتما بایستی به تصویب مجمع سهامداران و هیات مدیره شرکت سنگ آهن مرکزی و نیز مجمع سهامداران صندوق بازنشستگی فولاد یا هیات مدیره صندوق بازنشستگی فولاد برسد و بعدا توسط وزیر رفاه رسما ابلاغ گردد تا مثل گذشته حتی ابراز تردید در مفاد تعهدات صورتجلسه ۹۳/۶/۹ شورای تامین استان و ابلاغیه شانزده بندی وزیر رفاه که مورد تایید شورای امنیت کشور هم بود تکرار نشود تا تعهدات موصوف به هر دلیلی در آینده توسط هر سهامداری زیر سوال نرود. با توجه به سوابق گذشته غیر از این باشد عرضه سهام شرکت سنگ آهن مرکزی در بورس یا فرابورس متناقض با منافع مردم بافق خواهد بود. پس افشاء امید نامه به تنهایی کفایت نمی کند. لازم به ذکر است هنوز قضیه بخشی از سهام ترجیحی که چندین برابر قیمت متعارف توسط سازمان خصوصی سازی در سال ۹۳ پای حساب پرسنل شرکت سنگ آهن مرکزی نوشته شده در هاله ای از ابهام است.”
آن آرزو، سوال، تحلیل و اخطار آخر را بگذارید کنار رفتن شرکت سنگ آهن در آینده ای نزدیک به بورس در شرایط کاملا غیر شفاف؛ سوال اساسی، چرا در زمانی که قوه قضائیه به برخی واگذاری های کم اهمیت تر چند میلیاردی ورود کرده، نمایندگان مجلس بعضی شهرهای محل واگذاری شدیدا پیگیر لغو واگذاری های گذشته هستند و اکثرا این واگذاریها ناموفق بوده اند از جمله هپکو، هفت تپه، پالایش نفت کرمانشاه، آساک دوچرخ و بیخ گوشمان فولاد میبد که به دامان دولت بازگشت، اینجا در بافق هیچکدام از مسئولان شهرستان به واگذاریها خصوصا واگذاری سنگ آهن هزاران میلیاردی اعتراض نکرده و نمی کنند و حرکتی برای لغو آن در صورت امکان با توجه به وجود شائبه ها و تفاسیر مختلف از اصول ۴۴ و ۴۵ قانون اساسی و بحث انفال بودن معادن بزرگ، شائبه هایی در تشخیص سنگ آهن به عنوان معدن بزرگ و احیانا تخلفات در جریان واگذاری تاکنون صورت نداده اند؟
ادامه دارد…

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *