بافقیها از شنیدن خبر برگشت تمام آنومالیها خوشحال می شوند اما باید خدمت شما عرض کنیم این خبر کذب محض و دروغ بزرگ بود. اکنون که داریم بیشتر فکر می کنیم تقریبا تمام پیگیریها برای آنومالی ۵a نیز مانور بزرگی برای امتیازگیریهای ویژه عده ای خاص و مانوری بزرگتر برای قبل از انتخابات و جمعی بزرگتر بود برای همانها که قبل از انتخابات آمدند و فقط برای انتخابات آمدند و انتخابات برایشان از هر چیز دیگری مهمتر است. البته نه اینکه انتخابات مهم نباشد، هست ولی بعد از انتخابات هم مهم هست و نباید آرمانها در بین انتخاباتها تغییر کنند. اساسا آرمانهایی که تغییر کنند دیگر آرمان نیستند بلکه کلماتی هستند آلت دست عده ای که در جهت منافع خودشان تعریف می شوند.
اعتراف می کنیم این بازی آنقدر زیبا طراحی و اجرا شد که ما هم بازی خوردیم هر چند که ما واقعیتها را می دانستیم که آنومالیها و معادن به درد کسی می خورد که از آن استفاده کند. نه شرکت سنگ آهنی که در راه اندازی کارخانه دو میلیون تن کنسانتره خودش سالها مانده، مگر ۴۰ درصد آنومالی شمالی و میشدوان به شرکت سنگ آهن‌ واگذار نشده است؟ چرا سنگ آهن و صندوق برنامه ریزی نکردند تا سنگ آنومالی شمالی و میشدوان به مزایده گذاشته نشود و خام فروشی نشود؟ چرا در این مدت حرکت قابل ملاحظه ای در خصوص تکمیل کارخانه کنسانتره دو میلیون تن که مصرف کننده سنگ این معادن است در سالهای اخیر صورت نگرفته است؟ اگر قرار به خام فروشی است که دولت خودش چلاق نیست. اگر سنگ آنومالی شمالی و میشدوان فردا روزی به عنوان مثال رفت کارخانه کنسانتره شایقی در اردکان یا جهت مصرف در چادرملو و کرمان به مزایده رفت یا صادرات شد به چه بهانه ای می خواهیم از این کار جلوگیری کنیم؟
اگر در قرارداد بهره بردار فولاد زاگرس تاسیس کارخانه کنسانتره نیامده و اولویت تامین خوراک واحدهای گندله و فولادی منطقه نباشد به ضرس قاطع می گوییم تا در تاریخ ثبت شود که به شهرستان خیانت شده است. چرا که شرکت سنگ آهن برای کارخانه خردایش و آگلومراسیون خود نیاز به سنگ معادنی امثال لکه سیاه و چاه گز دارد و سنگ آهن و فولاد ابویی هر دو برای کارخانه های گندله خود نیاز به کنسانتره دارند و باید از اکنون برای آن برنامه ریزی شود نه زمانی که کار از کار گذشته باشد.
با قاطعیت تمام می گوییم که اگر وضعیت فعلی شرکت سنگ آهن این چنین است شاید بخشی از آن را بتوانیم به شرکت تهیه و تولید، سازمان توسعه، مافیا، اصفهان و اردکان ربط دهیم اما بخش عمده آن به ضعف مدیران ادوار این شرکت، انفعال مسئولان شهرستان و استان و در سالهای اخیر به عدم وجود برنامه ای قابل ملاحظه، مدون و فنی و تخصصی در حوزه معدن و صنایع معدنی توسط صندوق و شرکت دالاهو برمی گردد. متاسفانه ما همچنان در گذشته مانده ایم و استخوان را لای زخم نگه داشته ایم. نه گذشته را پذیرفته ایم و نه اقدام قاطع و محکمی در راستای اصلاح آن انجام داده ایم. در زمانهای خاص بهره برداریهای تبلیغاتی و انتخاباتی را از این استخوانهای لای زخم مانده مردم کرده ایم و از آن گذشته ایم. مثال واضح اینکه اگر واقعا برای شرکت سنگ آهن آنومالی می خواهیم چرا بعد از رد شدن ادعای شورای شهر و اینکه مدیرعامل سنگ آهن اعلام داشته دو سال در حال بررسی شکایت است کسی پیگیر نیست این شکایت به کجا رسید؟ چرا از طرف مسئولان شهرستان و نماینده مردم فشاری به مدیرعامل سنگ آهن، هیات مدیره این شرکت، شرکت دالاهو و صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد کشور نیست تا تکلیف این شکایت هر چه زودتر مشخص شود که وضعیت سنگ آهن و شهرستان از بلاتکلیفی به رومی روم یا زنگی زنگ تغییر کند؟ اینجا بسیاری از مشکلات سالها بلاتکلیف مانده ظاهرا رومی روم یا زنگی زنگ همه جا به کار نمی آید؟ بعد از اقدام در صورت برنده شدن که فبها و در صورت عدم موفقیت کوچکترین اثر مثبت آن‌ این است که در گذشته گرفتار نماندیم و برای شرایط جدید برنامه ریزی بلند مدتی تعریف کرده ایم.
پ.ن.: چرا از متخصصین معدنی مانند دکتر یار احمدی که جزو ده نفر برتر در حوزه تخصصی معدن، طراحی معدن و مسائل فنی در این زمینه در کشور هستند استفاده بیشتر نمی کنیم؟

  1. ناشناس

    دنبال …ری در فولاد زاگرس بگردید

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *