آمدن محمد زاده رحمانی به بافق اتفاق خوبی برای شهرستان بود ولی برای خودش نهایتا آن ڪه باید نشد، آنچه از شواهد امر پیدا بود زاده رحمانی برای ماندن آن هم ۴ سال به بافق نیامده بود به همین دلیل بود ڪه بارها و بارها شایعه رفتنش شد و حتی یڪبار حڪم فرمانداری یزد را گرفت ڪه میانه راه لغو شد و مشخص بود ڪه وی با قول مدیر ڪلی جهاد استان به بافق آمده ڪه در نهایت نیز برایش محقق نشد، اما همانطور ڪه یڪی از صفحات اینستاگرام بافقی نوشت: زاده رحمانی اینبار رفت!
از حق نگذریم وی بعد از طلایی مقدم ڪاری بس دشوار داشت و اگر انصاف داشته باشیم از عهده این ڪار دشوار به خوبی برآمد، شناخت مشڪلات مردم، وقت زیادی ڪه برای آنها می گذاشت، اهمیت به نظرات مردمی، حضور در فضای مجازی، پاسخگو بودن و عجیب با مشغله بالای ڪاری در دسترس بودن، سعی در به سرانجام رساندن امور قفل شده شهرستان و ڪارهایی ڪه سالها روی زمین مانده بود، تلاش در توسعه همه جانبه بافق و ڪم ڪردن وابستگی شدید شهرستان به معادن و خروج از اقتصاد تڪ قطبی، درڪ اهمیت و پیگیری راههای مواصلاتی شهرستان جهت خروج بافق از بن بست، نگاه به توسعه صنعت ڪشاورزی و توجه ویژه به صنایع دستی و صنعت گردشگری، نزدیڪی به اصحاب رسانه و اهالی ادب و هنر شهرستان، پیگیری زیرساختهای مغفول مانده شهرڪهای صنعتی بافق، در ڪل دیدن پتانسیلهای بالقوه منطقه به همراه ورزش دوستی و ڪوهنوردی به همراه فعالین محیط زیست، اطلاعات عمومی بالا، اهل قلم بودن و نویسندگی و در برخی مواقع ڪار تا پاسی از شب از وی فرمانداری محبوب و مردمی ساخت. او فرمانداری بود ڪه از آمدنش به دلیل غیربومی بودن بسیاری از مردم ناراحت شدند و از رفتنش هم به دلیل عملڪرد نسبتا خوب باز هم بسیاری از مردم ناراحت شدند. زاده رحمانی در اوج مخالفت مردم و مسئولان بافقی نسبت به غیربومی گزینی، به عنوان فرماندار غیربومی بافق انتخاب شد و تفڪر مخالفت و بدبینی شدید به غیربومی را تحت تاثیر قرار داده و تا حدود زیادی تغییر داد.
اما نقطه ضعف زاده رحمانی اینڪه غیرساڪن بود و خانواده اش به دلیل مشڪلات ڪاری در مرڪز استان ساڪن بودند با وجود اینڪه با اهالی رسانه ارتباط نزدیڪ داشته و به نوعی رسانه ای بود اما با انتقاد سازگاری نداشت و همواره سعی در ڪنترل فضای مجازی و رسانه های شهرستان به انحای مختلف داشته با این وجود در سڪوت اڪثر مسئولان شهرستان در مقوله های مختلف حتی اگر هم او مورد سوال نبود سعی در پاسخگویی، آرام ڪردن فضا و ڪمڪ به برخی مسئولین ڪم ڪار شهرستان داشت. در شخصیت وی لایه هایی از رفتارهای پوپولیستی به خصوص در حضورش در فضای مجازی و ڪار با رسانه ها نمایان بود و علی رغم اینڪه همواره می گفت قولی ڪه از عهده ام خارج باشد نمی دهم بارها قول هایی داد ڪه موفق به انجام آن نشد ڪه می توان به پیگیری احداث فرودگاه در شهرستان، شروع به ڪار نیروگاه سیڪل ترڪیبی ۵۰۰ مگاواتی بافق به عنوان پروژه ای حیاتی، انتقال مقبره وحشی بافقی به زادگاهش و … اشاره ڪرد. همچنین در زمینه فرهنگ و ادب ڪار زیربنایی بزرگی صورت نداد.
از مهمترین موارد منفی ثبت شده در ڪارنامه وی عدم ورود جدی به موضوع غصب مرزها و منابع بافق بود ڪه از دلایل اصلی غیربومی گزینی فرمانداران بافق بوده و هست و ڪاملا واضح است ڪه فرمانداران غیر بومی از ورود به این مقوله منع می شوند و نه زاده رحمانی و نه هیچ فرماندار غیربومی دیگری به دلایل سیاسی ڪه طی سالها آغشته به موارد امنیتی نیز شده توان ورود به آن را ندارد مگر فرمانداری بومی ڪه با حمایت ڪامل امام جمعه شهرستان، نماینده مردم بافق در مجلس شورای اسلامی، شورای شهر و شهرستان و با پشتوانه محڪم مردمی سڪان فرمانداری را به عهده بگیرد تا شاید بتواند به این موضوع ممنوعه ورودی جدی داشته باشد.
محمد زاده رحمانی در سمت فرماندار بافق تقریبا به تمام ظرفیتهای جایگاه فرمانداری آگاه بود و از اهرمهایی ڪه در اختیار داشت به خوبی استفاده می برد، در پیگیری ڪاری ڪه می خواست و می دانست از دید بالاییها مشڪلی سیاسی در برابر آن وجود ندارد ثابت قدم و خستگی ناپذیر بود، وی با ارتباط قوی با تشڪیلات دولت و مسئولان شهرستان، حضور فعال و موثر در اڪثر ڪمیته ها، شوراها، استفاده حداڪثری از عوارضی ڪه قرار بود از معادن به شهرستان پرداخت شود توانست به خوبی جایگاه فرماندار و فرمانداری بافق را ارتقاء دهد.
فرماندار سابق بافق در بحث منابع انسانی، چارت سازمانی ادارات، ڪمبود شدید نیرو و بودجه برای ادارات شهرستان، از بین بردن تبعیض در این زمینه ها در استان می توانست عملڪرد بهتری داشته باشد، غیربومی گزینی در ادارات شهرستان در دوره زاده رحمانی همچنان ادامه داشت و در برابر برخی تحریفات جدید و تڪرار تحریفهای قدیمی نیز در حوزه عرصه ها، مراتع و منابع طبیعی و … حرڪت موثری نداشت مثل تحریف ڪویر در انجیر بافق به د ره انجیر اردڪان ڪه ساڪت ماند اما در دوره او تقریبا هیچ اتفاق بزرگ جدیدی به ضرر شهرستان نیفتاد چرا ڪه به نظر می آمد این امر را مراقبت می ڪرد و نسبت به آن حساس بود، اهمیت ویژه ای به آموزش و پرورش، ساخت و بازسازی مدارس می داد. تقریبا هر چیزی در شهرستان به او ختم میشد و فرمانداری برای پیگیری از شیر مرغ تا جان آدمیزاد بود.
در هر صورت ڪارنامه فرمانداری محمد زاده رحمانی در شهرستان بافق به پایان رسید و می توان به او البته با در نظر گرفتن شرایط خاص شهرستان و وضعیت فعلی ڪشور نمره قابل قبولی داد. برای وی آرزوی موفقیت می ڪنیم.

شورای سردبیری عصر بافق