همه برای چند نفر، چند نفر برای خودشان / اکثر مسئولان بافقی خدمت به مردم را با شوآف اشتباه گرفته اند / غصب مرزهای جغرافیایی توسط همسایه عادی شده و در حال تثبیت است / سکوت و انفعال برخی مواقع خیانت است و در تاریخ ثبت می شود / خصوصی بازیها، ریشه بافق را در چند سال آینده خواهد سوزاند / ما با مافیا دیگر قابل تشخیص نیستیم / بومی تر از فرماندار غیر بومی ندیدیم / پنجاه پنجاه معدن دی نوزده قابل هضم نیست / تفکیک حوزه انتخابیه به کجا رسید؟!
در این سال بود که معدن #کوشک بعد از اولتیماتوم سه ماهه گذشته باز هم حادثه آفرید و کارگران نامه قدردانی از بهره بردار امضاء کردند که برای ۲۰ سال دیگر بتواند راحت تر معدن را بردارد بدون هیچگونه سرمایه گذاری، معدن #فسفات همچنان درگیر حواشی کارخانه اسید فسفریک و زیرساختهایی که بهره بردار باید قبل از مزایده فکرش را می کرده نه بعد از آن، ادامه قحط الرجالی در شهرستان بافق با وجود صدها مدیر معدنی و استمرار تکیه مدیری غیر بومی به صندلی مدیریت مهمترین شرکت معدنی بافق و ناظری در شرکت واگذار شده فسفات، ادامه دست نخورده ماندن آنومالیهای داخل مرز اردکان و زدن چوب حراج به تمام معادن منطقه بافق، فراموشی فولاد آهن اسفنجی مجتمع فلات مرکزی و منت گذاری این مدیر غیر بومی به شهرستان در زیرسازی جاده دسترسی خودشان به معدن بعد از سالها خام فروشی، اما بهره بردار معدن سنگ #بیشه_در در حال نابودی بخشی از هویتمان و روسای غیر بومی محیط زیست و منابع طبیعی بافق در خواب و انفعال، کارخانه تعمیرات اساسی که توسط شرکتی بومی تا ۷۰ درصد در بافق سرمایه گذاری شده اساسا از شهرستان رفته و خبرهای ناخوشایندی از وضعیت نیروهای کارخانجات تعمیرات لکوموتیو بافق به گوش می رسد.
ادامه کار شرکت مشترک برداشت معدن دی نوزده به صورت همان پنجاه پنجاه بین بافق و اردکان که #شورای_چهارم به آن افتخار می کند و امیدواریم این افتخار در آینده نیز باقی بماند که اگر خدای نکرده تبدیل به #خیانت شد قطعا شورای پنجم نیز به علت سکوت، عدم ورود و انفعال در آن شریک است البته دوستی در مرکز استان که دستی بر آتش نیز دارد به ما گفت شما واقعا پنجاه پنجاه باورتان شده؟ دی نزده ۹۵ به ۵ هم نیست، عجب داستان آشنایی و عجب تکرار ناخوشایندی، تفاهم نامه بین دو شهرستان، صلح نامه بین دو شرکت معدنی و خیلی مسائل مهم دیگر را ندیده ایم ولی مطمئنیم دی نوزده در بحث مشخص شدن عوارضش حتما حتما به مرزهای جغرافیایی دو شهرستان ربط مستقیم پیدا می کند، فقط کافی است که از اسم شرکت مشترک بخوانید حدیث مفصل از این مجمل، انفعال از سر و روی هر دو پاره شورای پنجم، مسئولان و نخبگان بافقی در این خصوص می ریزد و شوربختانه با لگد غاصب نیز بیدار نشدیم.
مرزهای غصب شده توسط اردکان، معادن چادرملو و دی نوزده، بحث آبهای زیرزمینی، معدن مهدی آباد و مرز با مهریز، معادن چاه گز و مرزهای مشترک با بهاباد و حتی چاههای آب و مرزهای مشترک با کرمان، همه در بدترین حالت ممکن به ضرر بافق عزیز قرار دارند، بافق مانند گوشت قربانی تکه تکه شده است، بارها پیشنهاد تشکیل کمیته ای متشکل از تمام مسئولان بافقی در کنار هم مختص پیگیری مرزهای جغرافیایی دادیم ولی انگار نه انگار اراده ای برای حفظ و حراست از خاک و مرز این شهرستان وجود داشته باشد اما تا دلتان بخواهد شعار هست شعار.
ادامه دارد…
شورای سردبیری عصر بافق

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *