آیا تا به حال با «غرزدن» در جلسات، گردهمایی های دوستانه و در فضاهای مجازی توانسته ایم مساله ای را حل کنیم؟ چرا نارضایتی مداوم و شکایت از زمین و زمان در فرهنگ ما نهادینه شده است؟ آیا راهی برای رهایی از بند«غرزدن»وجود دارد؟ «غرزدن» به مثابه تفریح و سرگرمی است یا به مثابه اعتراض از وضع موجود؟
همه از بدی اوضاع می نالیم ؛  از ناکامی ها ،شکست ها ، فقر ، بی عدالتی ، تبعیض ، پارتی بازی ، گرانی و تورم، فساد و ظلم و.. و به گونه ای وانمود می کنیم که ما بیرون از گود این جامعه ایستاده ایم و در این چرخه اصلا حضور نداریم و مقصر اصلی در این ناکامی ها دیگرانی هستند که ما را به این جا کشاندند و همواره منتظر دیگرانی دیگر هستیم تا ما را برهانند واوضاع را به سامان برسانند.
« غرزدن » به علت بیان مکرر یک مساله و انتقاد از آن و عدم انتظارحل مساله متاسفانه امروزه به یک فرهنگ عمومی تبدیل شده است که روح و روان جامعه را می خراشد . فرهنگی که همواره در صدد است دیگران را مقصر بداند و خود را پاک و منزه جلوه دهد و امید عمومی در جامعه را از بین ببرد و عصبانیت و خشم رادر جامعه تسری دهد.
« غر زدن » بدون شک نشانه ای از یک وضعیت نابسامان اجتماعی است و ابزاری است که مردم بوسیله آن ضمن اعلام نارضایتی از شرایط و اوضاع موجود و بی پاسخ ماندن خواسته هایشان ، از نظر روانی فقط خود را تسکین می دهند بدون آ ن که مساله ای در این فرایند حل شود .
بدانیم زمانی که جامعه از «غرزدن» گریزان شد و در آستانه خسته شدن ازاین فرهنگ رسید و به جای انتقاد از زمین و زمان راهکاری عملی را انتخاب کرد و به حل مسأله اقدام نمود آن موقع است که باید به در پیش بودن روزهای بهتر امیدواربود مساله ای که نشانه های آن فعلا در جامعه وجود ندارد .
زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول
آن های و هوی و نعره مستانم آرزوست
دکتر حسین ارجمند

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *