شک دور چشمانش حلقه زده، با صدایی بغض دار از دلتنگی و عشق به فرزندش و حضرت رضا (ع)می گوید: آمده ام تا هم قدم با فرزندم بهزاد همراه با کاروان پیاده راهی زیارت شوم.

به گزارش عصر بافق ؛ کاروان پیاده زائران حرم عشق امسال نیز سفر خود را از بافق به سوی شهر مقدس مشهد و زیارت ثامن الحجج(ع) آغاز کرد. اما حال و هوای امسال این کاروان شکل دیگری دارد،جای یک نفر گویا خالی است،کسی که دلش عاشق و شیدای علی بن موسی الرضا(ع) بود و سال گذشته در همین مسیر عشق در حالی که تا لحظه وصال با معشوق دلها تنها 358 کیلومتر مانده بود،حادثه ای رخ می دهد.اما نه اینکه این اتفاق بخواهد کاری کند تا او از زیارت باز بماند، بلکه کمی زودتر از دیگر یاران به دیدار مولایش شتافت.

آن سوی کاروان چهره ای آشنا دیده می شود. مردی که با دو فرزند خود آمده بود تا به یاد زائر پرگشوده اش امسال در این مسیر عشق گام بر دارد. ابوالقاسم میرابی پدر زنده یاد “بهزاد میرابی”، دلش آنقدر مملو از عشق است که نه گرمای هوا می شناسد و نه این مسافت طولانی را،گویا امسال آمده بود تا هم قدم با فرزندش بهزاد راهی زیارت شود،چرا که حضورش را به وضوح احساس می کند.

ره می پیماید تا پیام رسان شور و دلدادگی همه ارادتمندان به محضر آن حرم یار باشد،آنقدر شیدایی مولایش است که می گوید: تمام دارایی را فدای امام رضا(ع) میکنم.

و کسی چه می داند عشق با دل چه ها که نمی کند،مگر آنکه خود مبتلا شده باشی.از عشق فرزندش به شهدای گمنام و مدافعان حرم می گوید که نیت داشته حسینیه ای به یاد آنان احداث کند و حال که نیست،پدر به نیابتش این کار را پیگیری می کند  تا آرزوی فرزندش محقق شود.

از تلاش های خستگی ناپذیر فرزندش و نامه ها و درخواست های بی شمارش به دوستان و رئیس بنیاد شهید می گوید تا به عنوان مدافع حرم راهی سوریه شود و سینه سپر کند تا از حریم خواهر اربابش حسین(ع) محافظت کند.

ابوالقاسم میرابی دوباره از منش بهزاد برایمان می گوید از اخلاق و کردارش،از فرزندی که محبتش در دل همگان چه دوست و آشنا و چه حتی غریبه راه پیدا می کرد.از فرزندی می گوید که هرگز او را از خاطر نبرده است و برای زنده نگه داشتن نامش پایگاه اورژانسی در محل پاسگاه کوشک احداث کرده است.می گوید حتی در فردوس تابلویی به یاد او نصب شده است و چند روز گذشته دوستانش خواب دیده اند با چند تن از شهیدان بوده است.

پدر هر چند دلتنگ فرزندش است اما از راهی که او رفته پشیمان نیست،چون او در مسیر ولایت گام برداشته است و هر چه همه دارند از اهل بیت (ع) و وجود امام رضا(ع) است.تنها از خدا می خواهد که به همه آنان به ویژه مادرش صبر عنایت کند.

در این کاروان محمد حسین 9 ساله و بهنام 18 ساله برادران بهزاد میرابی نیز حضور دارند.

محمد حسین برای اولین بار پیاده به دیدار آقا می رود. آن هم با چه ذوق و عشقی، چراکه می خواهد به نیابت برادرش بهزاد به مشهد برود و عرض ارادت و سلام به آستان سلطان عشق کند.

حال و هوای وصف ناپذیر این پدر برای فرزندش،گویای این دو بیت شعر است:

با پای دل قدم زدن آن هم کنار تو / باشد که خستگی بشود شرمسار تو
در دفتر همیشه ی من ثبت می شود/ این لحظه ها عزیزترین یادگار تو

منبع : آفتاب بافق

برچسب ها :

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *