یادداشت های سردستی ۵ را در #بافق_فردا خواندیم اما با ۴ یادداشت قبلی متفاوت بود. در ۴ یادداشت قبلی به نوعی به #مشکلات_بافق پرداخته می شد هر چند که کلی بود و گاهی به وضعیت آرمانی نزدیک می شد، وضعیت آرمانی که پیگیری و مطرح کردن آن از عهده بافقیها به تنهایی خارج بود و بیشتر به سیاستهای کلی کشور مربوط می شد با این حال باز هم برای ما که تمرکزمان بیشتر مطابق با شرایط فعلی اجتماع، پیگیری مشکلات شهرستان بافق و سعی در رفع آنها بوده و هست جذاب و لذت بخش بود. اما نوشته سردستی ۵ به زمان جنگ رفت و شرایط بد اقتصادی آن زمان و مقایسه ای صورت گرفت با شرایط احتمالی آینده اقتصاد و ما نتیجه گرفتیم که نویسنده قصد دارد مردم را به صبر در برابر مشکلات اقتصادی دعوت کند و یادآوری کند که ما شرایط بدتر از این را نیز با جنگ همزمان با هم پشت سر گذاشته ایم. قسمت پایانی آن نوشته را اینجا می آوریم: “حالا سی سال از آن روزها گذشته، اگر قرار است تجربه تازه ای داشته باشیم، لازم است که قبل از هر چیز، دوباره یاد بگیریم، چگونه صبور باشیم. متاعی که در زندگی امروز، کمیاب و حتی نایاب شده است.” در چند خط آخر نوشته و در اینجا به مردم هشدار داده شده که صبور بودن را دوباره یاد بگیرند هر چند که در ادامه گفته شده در حال حاضر صبور بودن متاعی کمیاب و یا حتی نایاب است.

اما چرا صبور بودن کمیاب و یا نایاب شده؟ مردم در هر زمانی نشان داده اند که پای انقلاب و آرمانهای آن ایستاده اند و حتی جان خود را فدای آن می کنند و این امر همین امروز نیز نمود عینی دارد و کم هم نیست. برای مدافعین حرم بر اثر کثرت داوطلبین که جان خود را کف دست گذاشته تا از میهن خویش و آرمانهای آن دفاع کنند شرایط سختی گذاشته می شد و از همین شهرستان خودمان خیلی ها از رفتن باز ماندند.

اگر مردم مسئولین را از خود بدانند برایشان کم نمی گذارند. اما چه کسی به اعتماد مردم و در نهایت نظام و انقلاب ضربه می زند؟ چه کسانی مردم را غیر خودی دانسته و از ارائه آمار شفاف بودجه های شهرستانهای استان امتناع می کنند و به چه دلیل؟ چه کسانی باعث و بانی بی عدالتی که حس اعتماد را در مردم می کشد بوده اند و شرایطی را در استان رقم زده اند که کار به جایی رسیده که به بی عدالتی صورت گرفته در بیست سال قبل اعتراف می کنند و همزمان به همان راه و روش قبلی اصرار دارند؟ در همین شرایط بد اقتصادی که ما در حال تمرین صبر هستیم چه کسانی با یک تلفن بودجه های میلیاردی می گیرند و به چه قیمتی؟ چه کسانی به منابع و مرزهای دیگر شهرستانها هم رحم نمی کنند و چه کسانی همراهی کرده و حتی سکوت می کنند؟ چه کسانی و با چه دلایلی صدای به حق مردم را نمی شنوند و بی محلی می کنند؟

با همه این تفاسیر مردم همچنان پای انقلاب، آرمانها و مشکلات آن که در هر انقلاب امری طبیعی است ایستاده اند با این تفاوت که مردم بافق بیدار شده اند و به دنبال حق و حقوق خود نیز هستند، مردم می خواهند دست نااهلان از انقلاب و پستهای کلیدی کوتاه شود و مطمئن باشید که کوتاه نخواهند آمد. و این خود در کنار جنگ اقتصادی نوعی جنگ برای برقراری عدالت و از بین رفتن تبعیضهاست که همینهاست که صبرها را کم کرده و آن را متاعی نایاب می کند.
شورای سردبیری عصر بافق