حالا که بحث از #محافظه_کاری شد باید به شما بگوییم که هر کسی با نوعی از محافظه کاری دست به گریبان است و اینکه شما مدیریت زاده رحمانی را برای استان البته در هزار لفافه “شوم” بدانید و پس از صدور حکم وی برای فرمانداری یزد کاملا با این امر به زعم خودتان شوم، منفعل برخورد کرده و سکوت کنید نیز نوعی محافظه کاری است. اینکه پس از سالها مدیریت اسفبار #میرمحمدی_اردکانی اکنون سند رو کنید نیز هم. و به شما بگویم اگر اسنادی از زمانی قمی نیز در اختیار دارید بهتر است همین الان منتشر کنید که در آینده منتشر کردن آن هم فرصت طلبی و محافظه کاری آن هم از نوع مزمن و حاد آن است. اما آن چیزی که مربوط به شهرستان بافق و مردم مظلومش می شود و شمایی که قبای #خبرنگاری استانی و آزاد پوشیده اید این است که چرا نمی نویسید چه بلایی در گذشته بر سر بهاباد آمده و همین بلا بر سر شهرستان مظلوم و بی پناه بافق نیز در حال نازل شدن است؟ چرا در خصوص ارتباط #چادرملو، مرزهای غصب شده و از دست رفته مردم شریف و مظلوم بهاباد ننوشتید و نمی نویسید؟ چرا به ارتباط بین #دی_نوزده، آریز و سفره های آب زیرزمینی شهرستان بافق با مرزهای در حال غصبش نمی پردازید؟ چرا از پورسانتهای میلیاردی پشت پرده کمتر سخن می گویید؟ مگر صدای الامان بهابادیها را نشنیدید؟ مگر صدای الامان بافقیها را نمی شنوید؟!
#خبرنگار مرد و #آزاده استانی بلکه کشوری، در کنار این پارادوکس رفتاری اما پارادوکس و دوگانگی که به ما می گوید یا باید مشخصا به چپ بپیچید یا به راست و رسانه ای که سعی می کند فارغ از اشخاص و دیدگاههای آنها مستقل عمل کند را به محافظه کاری مزمن متهم می کنید را باور کنیم یا “یعنی بافقیها تا امروز متوجه نشده اند که:«دعوا سر لحاف ملا است» حزب و دسته و گروه بازی نوعی مسخره بازی است؟ این که شاکله بافقی ها اصلاح طلب هستند یا اصولگرا به ما ربطی ندارد اما این که اصلاح طلب و اصولگرا به یک اندازه سر بافقی ها کلاه گذاشته اند به ما که نه اما به نخبگان بافق خیلی ربط دارد که بی خود بر طبل حزب بازی و سیاسی کاری نکوبند.”
در خصوص “زاده رحمانی با یک حکم در جیب و یک حکم در دست! در حالی که همگان می دانند جانشین سالاری فرمانداری فعلی یزد است اما همچنان از توسعه در بافق سخن می گوید و از برنامه های آتی! گویی «نه خانی آمده و نه خانی رفته»!” نه مشکل ما بلکه مشکل در مدیریت استان است. شما به ما بگویید: با برخی مسئولین استانی #یزد_جهانی که در حد یک #عروسک خیمه شب بازی تنزل کرده اند چه می کنید؟
در ادامه اما و اینجا “در همین اوضاع و احوال، شورای سردبیری عصر بافق در یک یادداشت سه قسمتی، این بار اندکی شفاف تر به فرماندار بعدی این پیام را منتقل کرده است که به غیر امام جمعه و مقامات بالادستی و مردم؛ با من هم طرفی! یعنی عصر بافق مجموعه مطالباتی را مد نظر قرار داده که غیرمستقیم به فرماندارهنوز نیامده حالی کند؛ به این مطالبات توجه نکنی، هرچه دیدی از چشم خودت دیدی.” که عصر بافق را در قامت و اندازه امام جمعه محترم شهرستان و مقامات بالادستی و مردم بالا برده اید، با توجه به تحلیل و حمله اول؛ آیا مخاطب را سر یک دوراهی قرار نداده اید که بالاخره عصر بافق خوب است یا بد؟ و این پاردوکس دیگری است برای آنان که اهل دلند.

ادامه دارد…

شورای سردبیری