#رضا_بردستانی در یادداشتی که در واقع شامل دو بخش می شود که با هم ارتباطش داده -بخشی که مخاطبش #عصر_بافق بوده و بخش دیگری که مخاطبانش مردم، مسئولین بافق و چه بسا مردم و مسئولین استان بوده- حرفهایی زده که این روزها اظهر من الشمس است و اگر کسی نوشته های یکسال گذشته عصر را خوانده باشد ده ها بار مشکل اساسی استان یزد به انحای مختلف و به بهانه های گوناگون بازگو و واکاوی شده که البته که خود بردستانی نیز بهتر از هر کسی می داند که در یزد گوشی برای شنیدنش نیست که اگر باشد از بیخ بریده خواهد شد.
نوشته ای که از عصر بافق و شورای سردبیری اش شروع شده و با حکم زاده رحمانی برای فرمانداری یزد، بلاتکلیفی شهرستان بافق، ترسیدن بلد نبودن بافقیها، دعوای مرزی با اردکان و بلاتکلیف بودن با بهاباد، گزیده شدن از یک سوراخ و لحاف ملا ادامه پیدا کرده و در نهایت با خر برفت خر برفت خر برفت ملانصرالدین و ساده انگاری مسائل از بافقیها به پایان رسیده است هر چند که قبول داریم با توجه به آشنایی عمیق نگارنده به شرایط اسفناک استان، بعضی جاها بسیار پر مغز بوده و اشارات خوبی به مشکلات ریشه ای شهرستان بافق داشته، همانها که اکنون مشکل شهرستان یزد نیز هست، مشکل بهاباد نیز و مشکل خاتم، اشکذر و شاید مهریز و ابرکوه و صد البته مرکز استان و اکثر مسئولین مرکز نشین اصلا پدران خوبی برای شهرستانهای تابعه خود (البته استثنا همیشه وجود دارد) نبوده اند و اینکه این نوشته محتوا و موضوع خوبی دارد به خصوص جاهایی که از ماست که بر ماست هر چند که شفاف عرض نشده باشد، اما جاهایی را نباید #بی_پاسخ گذاشت. #پارادوکس عجیبی در چند مقوله مطرح شده در نوشته هایتان مشهود است و جاهایی قصد انحراف افکار از واقعیات فعلی شهرستان که نتیجه مستقیم مدیریت استان و بیشتر، بهتر و یا شفافتر بگوییم، مدیریت پنهان استان است مشاهده می شود که با توجه به نزدیکی شما به مراکز قدرت و تصمیم گیر احتمالا نشان از به هم ریختگی اتاق فکر استان و سردرگمی مسئولان استانی در مواجهه با شهرستان بافق، جوانان و مردمش ندارد؟!
در جلسه شروع به کار عصر بافق، تعریف اهداف و سیاستهای آینده که با حضور قریب به بیست نفر از فعالین، نویسندگان و نخبگان بافقی در حال برگزاری بود عنوان شد: عصر بافق می خواهد مستقل باشد، از مردم، با مردم و برای مردم؛ دقیقا یادمان هست دوستی گفت: امکان ندارد، شما بالاخره به یک طرف غش خواهید کرد، به این شکل با همه گروهها به مشکل بر خواهید خورد و مستقل بودن از شعار فراتر نخواهد رفت و ما گفتیم به امتحانش می ارزد و در آینده دوباره با هم و با همفکری هم برای آینده عصر در شرایط مختلف تصمیم خواهیم گرفت. و اکنون خوشحالیم که “وقتی یادداشتی در #عصربافق منتشر می شود تو دقیقاً نمی دانی با چه فرد، گروه یا دسته ای طرفی؟! با اصلاح طلبان بافق؟ با اصولگرایان دو آتیشه ی بافق؟ با مردم بافق؟ با طرفداران امام جمعه؟ با دوستان فرماندار؟ با اصحاب رسانه؟ با مدیران و در نهایت تو متوجه نمی شوی که با خواندن این یادداشت حالا باید چه کسی را خطاب قرار دهی!” و این یعنی ما پس از گذشت یکسال موفق شدیم که افراد را با دیدگاههای مختلف حزبی، جناحی، گروهی و حتی محله ای مختلف زیر چتر واحد پیگیری مطالبات واقعی مردم شهرستان بافق فارغ از تمام دسته بندیها بسیج کنیم. همه با هم در این پیگیری مقدس یکی شویم به طوری که دیگر افراد مهم نباشند و اسم زیر نوشته ها، فقط و فقط نوشته ها و اهداف مهم باشند و بس. بنابراین زیر همه ی یادداشت ها نوشته می شود: «شورای سردبیری عصر بافق»! البته اینکه شما اسم این را محافظه کاری و آن هم از نوع مزمن آن بدانید برمی گردد به تفکر حزبی شما که وقتی فراتر از حزب باشی و برای مردم باشی و قلم بزنی دیگر خودت مهم نیستی، آنچه این وسط مهم است خواست مردم، مطالبات مردم و پیگیری مشکلات مردم است.

ادامه دارد…

شورای سردبیری عصر بافق

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *