پس از پخش شدن حکم #زاده_رحمانی فرماندار بافق به عنوان فرماندار یزد در گروههای مجازی، دوستی به ما زنگ زد. گفتگویی که ۴۵ دقیقه به طول انجامید و بعد از سلام و احوال پرسی دقیقا با این جمله شروع شد “سکوی #پرتاب بافق برای فرماندار بعدی خالی شد” هر چند که این سکو، نسبت به ارتقاء #طلایی_مقدم به معاون استاندار و فرماندار ویژه طبس، پرش محدودتری را نصیب #زاده_رحمانی کرد یا شاید هم نتوان به عنوان پرش از آن یاد کرد چرا که بسیاری پست فرمانداری یزد را بیشتر تشریفاتی و فاقد کارایی لازم می دانند ولی به عنوان #رزومه چرا، رزومه ای دهن پرکن تحت عنوان فرماندار شهرستان بافق ولی به اندازه فقط ۱۴ ماه!! احتمالا بوی مجلس و شروع تبلیغات، مهره چینی و آماده شدن زود هنگام را حس نمی کنید؟ مردم چه اهمیتی دارند؟ به دعواهایتان برسید. مردم در نهایت باید خودشان گلیم خود را از آب بکشند اما، اما در قالب همین قانونی که ناظرش #تابش است، ناظرش #صباغیان است و ناظر نهایی اش خداوند است که سرنوشتها را رقم میزند و به انسانها فرصت اصلاح می دهد. و خداوند حقیقتاً طرف کسانی است که برای عدالت اجتماعی تلاش می‌کنند نه برای پابرجایی و ادامه بی عدالتی که در استان بی داد می کند.
مردم بافق مردمان رنج کشیده ای هستند که سالها تحت فشار، نفوذ و لابی شدید زیاده خواهان قرار گرفته اند و همچنان این حس حقارت دیده نشدن و مورد بی مهری قرار گرفتن را به همراه کوله باری از مسائل و موارد لاینحلی که گلوی توسعه شهرشان را می فشارد با خود حمل می کنند و البته که پخته می شوند و کارکشته و قرار نیست اجازه دهند تا ابد اینچنین برایشان و شهرشان تصمیم بگیرند و آینده شان را رقم بزنند. مردمی که به شدت حتی تا نامه و بیانیه شدید الحن شورای شهر از فرماندار بومی حمایت می کنند و به #غیر_بومی می تازند اما پس از گذشت تنها مدت زمان ۱۴ ماه برای رفتن همان فرماندار غیر بومی ناراحت می شوند و حتی برخی به هم تسلیت نیز می گویند. اینها مردم صمیمی و دوست داشتنی شهرستان بافق هستند به همین سادگی. این احساسات پاک تا کی به این شکل می تواند ادامه داشته باشد؟ اصلا تا چه حد این احساسات برای مسئولین استانی قابل احترام و مهم است؟ چه کسی جرات بازی با این احساسات را به خود می دهد در صورتی که به آینده خود و سرنوشتش فکر نکرده باشد؟!
ادامه دارد…
شورای سردبیری عصر بافق