به سوم خرداد، روزی که قبول مسئولیت کردیم و عاشق شدیم، تولد یکسالگی #عصر_بافق نزدیک می شویم، می خواهیم به امید خدا تمام موارد و مشکلات شهرستان بافق را که در این یکسال از نزدیک لمس کرده ایم و برایش قلم زدیم و همزمان با غصه اش پیر شدیم در این نوشته یکجا و سرجمع بیاوریم. این نوشته تا #تولد یکسالگی سایت خبری تحلیلی عصر بافق ادامه دارد.

سالهاست که برای بافق و بافقیهایی که با فاصله ۱۲۰ کیلومتری از مرکز استان، نداشتن راه های دسترسی مناسب با وجود قرار گرفتن در موقعیت حساس و استراتژیک پنج راه ریلی کشور، عدم وجود نیروهای کارآمد، موثر و بومی در لایه های بالای مدیریتی استان و کشور، شنیدنیها اکثرا توطئه، و دیدنیها بیشتر سوهان روح و چشم خراش بوده است. بعضی مواقع این موارد شنیدنی و دیدنی آنقدر زیاد هست که به هر کدام از آنها که بخواهیم بپردازیم احتمال اینکه متهم به ساده اندیشی، ظاهر بینی و سطحی نگری شویم زیاد است که شاید مقوله مورد بحث، موضوعی برای منحرف کردن افکار مردم از مقوله اصلی و اتفاق مهمتر و حساستر باشد. اما وقتی نگاه می کنیم می بینیم همه این موارد تک تک و همه با هم در جای خود مهم است و در کنار هم قرار گرفتن همه اینها همچون خانه های یک پازل قرار هست تصویری زیبا از آینده را برایمان بسازد و توسعه متوازن همه آن موارد کنار هم قرار است آرامش را در آینده برای ما، شهرمان و فرزندانمان به ارمغان آورد. یا شاید هم ما اینقدر محروم و مظلوم هستیم که همیشه بحثهای زیاد انحرافی و یا اصلی داریم.
همین یکسال پیش که همه شهرها و حتی تمامی روستاهای کشور نیز از نعمت گاز بهره مند بودند و نداشتن گاز برای میهمانان بیرون از شهرستانمان که هر چند سال یکبار به بافق سر می زنند باعث تعجب بود و همراه با نگاهی از سر ترحم و دلسوزی و این سوال، همراه با مقادیر زیادی تعجب “گاز ندارید؟! مگر می شود؟!” اگر می خواستیم به نداشتن این نعمت و دلایلش بپردازیم شاید با خود فکر می کردیم که بلند کردن کپسولهای گازی که دیسک برایمان به ارمغان می آورد مهمتر است یا جاده؟ جاده ای که با ورود و اختصاص بودجه توسط مقام معظم رهبری شروع شد، جاده ای که خونها بر روی آن ریخته شد و چه خانواده هایی را که عزادار نکرد و هنوز هم به اتمام نرسیده که نرسیده، اما باید به گاز می پرداختیم و جاده یا به وضعیت آب شرب نامناسب و همراه با املاح زیاد که کلیه هایمان را می نواخت و یا اکنون که گاز داریم، جانشینی برای نواختن دیسکهای کمر به جهت جابجایی ظرفهای بیست لیتری آب از آب شیرین کنهای سطح شهر به منزل آن هم اگر شیرهایش سالم و فیلترهایش به موقع تعویض شده باشد که این خود داستانی است تکراری برای پرداختن به آن یا شاید هم بهانه ای برای دور شدن از موارد اصلی؟! از وضعیت بد اشتغال و آمار بالای بیکاری جوانان شهر باید بنویسیم یا از مهاجرت و سرازیر شدن نیروهای غیر بومی از شهرستانهای اطراف؟ به زمینهایی که قیمتشان سر به فلک کشیده، مسکن و اجاره خانه های بالا بپردازیم چطور است؟ آیا طرح جامع شهرستان بالاخره پس از سالها به درستی سر و سامان خواهد گرفت تا مرحمی هر چند موقت بر این آلام باشد؟ نکند اینجا هم دستی در کار است؟ آسیبهای اجتماعی، عدم ازدواج به موقع جوانان و تشکیل خانواده، طلاق، اعتیاد و … که تا قسمتی نتیجه همان موارد بالاست موضوع اصلی است یا پاتوقهای استعمال قلیان که کم کم از بیرون شهر، حاشیه ها، خانه باغها و صحراها به داخل کوچه ها و خانه ها هم راه پیدا کرده اند؟! سرطان و مریضی هایی که بر اثر مجاورت با معادن و استخراج آنها مردم بافق با آن دست و پنجه نرم می کنند هم می تواند طرح موضوع شود. اما بحثی که بیشتر در تابستانها و همراه با گرمایی که به زعم مردم شهرستان به بالای پنجاه درجه هم می رسد، داغ شده و مردم از مسئولین پیگیری برق نیم بها را دارند هم می تواند سوژه ای خوب برای پیگیری و نوشتن البته در تابستانها باشد. این وسط اما عده ای که بیشتر دوست دار محیط زیست و طبیعت هستند، از معادن و صنایع بیزار، بیشتر دغدغه شان کشاورزی است که بواسطه معادن و مشغول شدن قاطبه جوانان و جمعیت شهر در آنها نابود شده است و در این بین البته باید حواسمان به محیط زیست بافق نیز باشد تا بیشتر برای حفظ آن تلاش کنیم و بنویسیم مخصوصا اینکه این روزها بحث بهره برداری از آنومالی دی نوزده که زیستگاه اصلی یوز پلنگ آسیایی است بیشتر از همیشه داغ شده و بیشترین ضربه را به محیط زیست و حیات وحش بافق خواهد زد. وقتی به برخی مسائلی که باید گوشه ذهنمان باشد تا از آنها، بررسی و پیگیریشان غافل نشویم فکر میکنیم به این نتیجه می رسیم بسیاری از این مقوله ها سالهاست که به دلایلی بلاتکلیف رها شده و تلاشی در جهت حل آنها یکبار برای همیشه نشده است که به عنوان نمونه می توان از جاده گزوئیه نام برد که دو طیف (ساکنان روستاهای مقصد، طرفداران جاده، آسفالت، تردد و نزدیکی مسیر اما در روبرو طرفداران محیط زیست و حفاظت از کوه بافق و حیات وحش) را سالها روبروی هم قرار داده در صورتی که راهکار داشته و هنوز که هنوز است به نتیجه قطعی نرسیده است.
ادامه دارد…
شورای سردبیری عصر بافق

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *