حرکت و کاری با کمک یک دکتر خوب انجام دادیم و به سرانجام رسید لذا گزارش کاری به رئیس نوشتیم که کار مربوطه به خوبی به سرانجام رسید و در انجام این امر خطیر از دکتر فلانی استفاده شد. جناب دکتر پس از مشاهده نامه چنان برآشفتند که مگر من #دستمال هستم که از من استفاده شد‌؟ این چه نگارشی است؟ با کلی معذرت خواهی توضیح دادیم که منظورمان کمک شما در این داستان بوده است و لاغیر. اما او از دستمال شدن، استفاده شدن و دور افتاده شدن حرف می زد که بسیار برایش سنگین بود و متنفر از حتی فکر کردن به این اتفاق.
این روزها در دنیای سیاست بسیار از استفاده شدن، سوختن، دور افتادن، بی اعتمادی، مهره و دستمال و … می شنویم. چقدر به اینها اعتقاد داریم؟ چقدر از اینکه دستمال شویم بیزاریم؟ آیا به دنیای سیاست اصلا اعتمادی هست؟ به قول بزرگی گیوه ها را باید کشید و دست را باید فقط روی زانوهای خود گذاشت و بلند شد. این یعنی اینکه در دنیای بی اعتماد سیاست به هیچ کسی تکیه و اعتماد نکرد به جز خدا و مردم که قطعا آسایش در این نوع اعتماد هست و بس. چقدر دستمالیم برای دیگران؟! آیا از دستمال بودن و دستمال شدن بیزاریم؟! البته هستند افرادی که ضمن دستمال سرخود بودن، اطلاع کامل هم از این داستانی که در آن گرفتارند داشته و از همه شرم آورتر اینکه برای اینگونه رفتار خود دلیل و توجیه نیز می آورند و در چشمهانتان زل زده و انتظار دارند شما هم بگویید “بله حق با شماست، البته که اگر ما هم جای شما بودیم همان کاری را می کردیم که شما کردید و همان راهی را می رفتیم که شما رفتید.” نه برادر ما هرگز قرار نیست انسانیت، شرف و مردانگی خود را زیر پا بگذاریم، ما آزاده ایم و این را خوب می دانیم که #دستمال پس از استفاده جایش فقط #سطل_آشغال است و بس.
پ.ن.: این نوشته مخاطب خاص دارد
شورای سردبیری عصر بافق

برچسب ها :

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *