امروز بیست و پنجم اسفند ماه است. ماه آخر سال و چقدر تند تند سال به پایان می رسد و همه در تکاپو برای آماده شدن برای سال نو. در حال خانه تکانی کردن ، خرید کردن و تغییر دکوراسیون و خلاصه نو شدن و متحول شدن ! حکایتِ آن که گرد و غبار از خانهاش بزداید ولی به خانهی دلش التفاتی نکند…
از بین تمام سنتهای نوروز، خانه تکانیست که از چند ماه قبل برای آن برنامهریزی میکنیم و بی برو برگرد آن را انجام میدهیم. ِ.
توی کابینتهای آشپزخانه، توی کمد لباس، توی کمد رختخوابها، توی یخچال و فریزر، توی انباری، توی دراورها، توی کتابخانه و … است که بیشترین وقت و انرژی را میگیرد و پاكيزگیاش به چشم هم نمیآید ولی خودت خیالت آسوده میشود که وسایل و لباسهای اضافی را تصفیه کردهای، تمام ملافهها را شستهای و “توها” نظم و ترتیب پيدا كردهاند. حالا بماند که حکایت کمک گرفتن ما برای خانهتکانی مثل ضربالمثلیست که همین چند روز قبل شنيدم. اینکه هر چقدر هم تعداد ماما زیاد باشد باز هم درد کشیدن مال زائو است. ولی دستشان درد نكند. برق در و ديوار و پنجرهها گواه آن است كه انصافن زحمت کشیدند.
حالا این آخر شبی که با درد قوزک پا و کتف و گردن میخواهم بخوابم، به این فکر افتادهام که اگر هر سال خودم را هم مثل خانهام تکان میدادم چقدر پاکیزه میشدم، مینشستم کمی توی دلم را هم پاکیزه میکردم. کاش میتوانستم تمام چیزهای اضافی و دمده و اسقاطی را از پنهانیترین زوایای درونم خارج کنم …
احساس میکنم مثل مجریان برنامههای مخصوص قبل از ساعت تحویل، دارم سعی میكنم از روی یک نوشته حرفهای قشنگ و کلیشهای بزنم … چقدر تمسخرآمیز! … بروم بخوابم … با این لالایی خوابم نمیبرد …
باز اسفند…
باز بوی عید…
باز خونه تکونی…
گمون نکنم سخت تر از خونه تکونی؛ کاری هم باشه، اماسخت تر از اون وقتیه که بخوای خونه دلت رو گردگیری کنی!
صدای دف حاجی نوروز ها و تغییرات آب و هوایی که از نزدیک شدن ایام عید و تعطیلات خبر می دهد. شروع پخت و پز شیرینی های خانگی همه و همه نشان می دهد که این ایام آمیخته از احساسات مختلف و زیباست . بچه ها خیلی بیشتر از بزرگسالان مشتاق رسیدن این روزها هستند ، اما بزرگترها بیشتر اوقات نگرانند چرا که احساس می کنند در این روزها کنترل هزینه ها برایشان سخت شده است.
کم کم به روهای آخر سال نزدیک میشیم روزهایی که همه مشغولن. تو خیابونا جا واسه سوزن انداختن نیست شلوغ و پر ترافیک، مغازه ها هم که غلغله ان با وجود قیمت هاییکه سر به فلک کشیدن ولی همچنان همه مشغول خرید هستند همه دارن با عجله و پر انرژی خونه تکونی میکنن از شستن فرش و گردگیری بگیر تا تغییر دکوراسیون و یا حتی جایگزین کردن لوازم خونه با وسایل جدیدتر و شیک تر. خلاصه این که همه دارن خودشونو برای ورود به سال جدید آماده میکنن .جوانان مشتاقانه به دنبال ست کردن لباسهایشان یا به یزد میرن تا از مغازه ها و فروشگاههای بزرگتر و مدلهای به روز را خریداری کنن و تعدادی هم که به قول معروف به روز نیستن و فقط از این مغازه به آن مغازه میروند و نهایت تلاششان این است که با شروع سال جدید جزء بهترین و جدیدترین ها باشند همه این نوشدن ها و تمیز شدن ها خوبه ولییییییییی نمیدونم چرا یه چیزی کمه اصلا یه جای کار می لنگه …در کنار این همه تحول پس تکلیف خانه تکانی دل چه می شود؟؟؟ خانه مان را تغییر دادیم تیپمان را به روز کردیم پس تکلیف روح آزرده و عریانمان چه میشود؟؟؟ تکلیف این قلب های پرگرد و غبارمان چه! قلبی که خدای ناکرده ممکنه پر شده باشه از کینه و قهر. تکلیف ناحق کردن حق ها، شکستن دلها با زخم زبانها، غیبت ها، دروغ ها، تهمت ها، معصیت ها و…در نهایت همه سخنم با خودمه نمیخوام امسال رو بدون تغییر شروع کنم
خانه تکانی، این بار دل ها
هر جا که این روزها قدم میگذاری، زمزمهی نو شدن و جابهجایی میشنوی. بهار همه را به حرکت، جنبش و تحرک وادار میسازد و…
صدای پای بهار میآید؛ صدای تغییر، آبشدن تدریجی برفها، نغمهی گوشنواز جویبارهای کوچک و پیچدرپیچ، ترنم دلچسب آواز روحبخش پرندگانی که از لانههایشان بیرونزدهاند یا از سفری طولانی به مأمن سال پیش خود بازگشتهاند؛ همهچیز در حال دگرگونیست. انسان، طبیعت، کائنات و چه انتخاب زیبایی برای نو شدن سال و تغییر و تحول سال در بهترین زمان ممکن؛ آنجا که منجمین هم انگشت بهدهان ماندهاند، تنها از ایرانیان هنرمند و دانشمحور برمیآمده است و… در اینمیان، خیلی از مادرها و اعضای خانه، کلمهای را یا بهتر بگوییم عبارتی را مدام تکرار میکنند؛ «خانهتکانی!» مراسمیست برای خود که گاه روزها و ساعتهای متمادی، وقت و انرژی را باید صرف آن نمود؛ رسم و عملی زیبا، پسندیده و دوستداشتنی با تمام مشقات و زحماتی که به همراه دارد.
خانهتکانی، از شستن و تمیزکردن شروع میشود و تا بازسازی و تغییر دکوراسیون و… ادامه مییابد شاید این سخن من تکراری باشد؛ا
ما نوشتن و یاداوری ان قابل تامل است. امسال بیاییم یک خانهتکانی به خانهتکانیهای هر سالهی خود اضافه نماییم؛ یک خانهتکانی که روح و روان خستهی ما را پس از یکسال بهطرز معجزهآسایی متغیر و دوستداشتنی نماید. این خانهتکانی برخلاف خانه تکانیهای دیگر، نه زحمت دارد و نه نیاز به مادیات! انتظار کمک از هیچکس هم نخواهی داشت. اصلاً بهتنهایی، هر انسانی قادر به انجام آن خواهد بود.
در این بهار میخواهیم دانسته و نه از روی احساس و چشم و هم چشمی، دست به یک خانهتکانی اساسی بزنیم؛ خانهتکانی از نوع شخصی و منحصر به فرد. خانهتکانی، آنهم از ریشه و اساس. میخواهیم در این خانهتکانی، همه چیز را دچار تغییر نماییم اما تغییر نگرش و دیدگاه.
در آستانهی بهاری دیگر، به خود بیاییم و نیک و عمیق بیندیشیم، به گذشتهها برگردیم، ناراحتیها، بغضها و کینهها، کمبودهای عاطفی و نابسامانیهای روحی، همه و همه را در مقابل دیدگان خود قرار دهیم و ببینیم چه چیزهایی خانهی دل را به مکانی تلخ و سرد مبدل ساخته است؟ خانهی دل باید ساده باشد، صمیمی و آرام، خالی از انواع بغضها و کینهها و سرشار از محبتها و دوست داشتنها. خانهی دل باید صاف باشد و صیقلی، گرم باشد و مهربان و درنهایت، خانهی دل باید زیباترین و بانشاطترین جلوههای بصری و معنوی را دارا باشد. پس در این بهار دلانگیز، هیچکجا برای خانهتکانی، مناسبتر و واجبتر از دل نیست.
– دستور اول در خانهتکانی دلها، بیرونریختن تمامی نابسامانیها، خاطرات بد و آزاردهنده و ناراحتیهاییست که سالیان سال است آن را در دل نگاه داشتهایم. پاککردن دل از بغضها، حسدها، کینهها و ناملایمات، نباید وقت زیادی از ما را به خود اختصاص دهد. کارهای بسیار زیادیست که باید در آستانهی بهار دلانگیز انجام پذیرید و «خانهتکانی دلها» تنها یکی از آنهاست.
به گوشهگوشهی دل سر میزنیم، پلیدیها را با هوشیاری، هر کجایی که خود را پنهان نموده باشند، مییابیم و آنها را با معجونی از لبخند، مهربانی و بخشش، از دل بیرون میرانیم. این خانهتکانی، کار چندان سختی نیست و باید در عین ظرافت و دقت، بهسرعت انجام پذیرد. تمام جغرافیای دل را باید جست، سر زد و از درونیات آن باخبر شد. از امسال، دیگر دلها جایی برای نگاهداشتن بدیها و ناراستیها نیست.
خانهتکانی را از بیرونراندنها شروع کردیم و حالا نوبت جابهجاییها و تغییرات وسیع و اساسیست! خانهتکانی دل با بیرونراندن تمامی بدیها و جایگزیننمودن هر آنچه نام و نشانی از خوبیها دارد، به انتهای خود نزدیک میشود و با چند جابهجایی کوچک، دستکم برای یکسال آینده، دل را از گزند پلیدیها رهایی میبخشیم.
یادمان باشد خانهای زیبا و دوستداشتنیست که صاحبخانهاش دلی پاک، مهربان، آرام و خالی از تمامی بدیها داشته باشد. هیچگاه نباید از یاد برد نوبتی هم اگر باشد، امسال نوبت خانهتکانی دلهاست! خانه هرچند زیبا، خانه هرچند خوش آبورنگ و خانه هرچند شیک و مجلل، وقتی زندگی در آن لطف دارد که ساکنانی داشته باشد با دلهایی مهربان و خالی از تمامی بدیها. برای لذتبردن از خانهای که در آن روزگار میگذرانیم، امسال پیش از خانهتکانی، به سراغ دلهایمان برویم و خانهتکانی را از دلهایمان آغاز نماییم که مهمتر از خانهتکانی نوروزی، خانهتکانی دلهاست. بهار ۱۳۹۷ عید شادمانگیها و شادیآفرینیها مبارک.
ناهید مظفری