آیا #مدعی_العموم به موضوع #جاده_خطرناک یزد- بافق ورود کرده است؟
آفتاب یزد به قلم رضا بردستانی نوشت : «افزایش سوانح در سال جاری و کشته شدن ۴۶ نفر بهترین انگیزه برای یک مقام قضایی دلسوز است تا برای دفاع از حق مردم یک شرکت دولتی را ملزم به رعایت قانون کند تا با ایمن سازی مسیری پرتردد نسبت بهدادن حق مردم احساس مسئولیت کند.» این را ما نمیگوییم، بخشی از گزارش هم نیست بلکه بخشی از توضیحات حجت الاسلام اسماعیل صادقی نیارکی دادستان قزوین است که در باره چرایی حکمی که درباره آزادراه زنجان قزوین صادر کرده، گفته است. صادقی نیارکی در ادامه میگوید: «مسئول بهسازی راه، شرکت آزادراهها است و باید نسبت به روکش آسفالت، نصب روشنایی، گاردریل و علائم و ایجاد کنار گذر و سایر موارد اقدام کند اما هرچه گفتهاند عمل نکرده و زیربار نرفتهاند. وقتی کار به این جا رسید موضوع با استاندار مطرح شد که اگر شما دخالت نکنید و حقوق عمومی استیفا نشود عوارضی را باز میکنیم و اجازه نمی دهیم از مردم عوارض بگیرند و خدمات ندهند که آقای زاهدی قول مساعدت داد اما مدتی گذشت و دیدیم خبری نشد و در نهایت این دستور صادر شد. بخش مهم و قابل تامل گفتههای دادستان قزوین این جا است:«چرا این جاده پرتردد روکش آسفالت ندارد و باید شاهد افزایش سوانح باشیم. بر اساس گزارشهای دریافتی امسال ۲۴ درصد رشد فوتی در همین مسیر داشتیم و ۴۶ نفر کشته شدند و این همه سرمایه ملی از بین رفته و خانوادههای زیادی بی سرپرست شدهاند و چند نفر معلول و گرفتاریهای دیگر و کسی پاسخگو نیست.»
از بزرگراه زنجان قزوین تا جاده بافق یزد
ناخودآگاه و بی اختیار با خواندن این گزارش مصاحبه به یاد جادهای عجیب و غریب در استان یزد میافتیم، جاده بافق یزد!
جاده بافق یزد را شاید بتوان یکی از خطرناک ترین و پرحادثه ترین جادههای مواصلاتی استان یزد به شمار آورد؛ دهها کشته و مجروح و مصدوم و واژگونی و تصادف طی سالهای اخیر، این مسیر را به یکی از پر حرف و حدیثترین مسیرها مبدل کرده است. جادهای صد کیلومتری و پرتردد با انبوهی از ماشینهای عبوری سنگین و نیمه سنگین در کنار تردد روزانه صدها خودرو سواری که هر لحظه امکان حادثه و سانحهای تلخ و جانگداز را به ذهن متبادر میسازد.
همین یکی دو هفته قبل بود که طی مدتی محدود چندین واژگونی همراه با فوتی باز هم نگاهها را به سمت این جاده کشانید که دلیل این همه اهمال کاری و به طول انجامیدنِ اتمام و ایمن سازی این جاده که از منظر اقتصادی شاید بتوان آن را رگ حیاتی معادن استان به شمار آورد، چیست؟
چرا جاده بافق یزد ایستگاه توزین بار ندارد؟
سفری کوتاه به بافق حقایق تلخ و مبهمی پیش روی ما قرار داد من جمله آن که این جاده فاقد دستگاه توزین بار است، آن هم جادهای که هر دقیقه دهها کامیون و تریلر حاوی مواد معدنی در آن تردد میکنند و وقتی از پلیس حاضر در جاده که گویا تنها سرعت اتومبیلها را کنترل و متخلفین احتمالی را جریمه میکند، پرسیدیم چگونه متوجه میشوید که کامیون و تریلرها بار غیرمجاز حمل نمیکنند، در پاسخ گفته شد: «معیار و مستند ما بارنامه و قبض باسکولی است که همراه بارنامه صادر میشود» و وقتی بدانیم که امکان تبانی و اشتباه و حتی نادیده انگاری وجود دارد آن گاه خواهیم فهمید که عدم وجود باسکول در جادهای با این درجه اهمیت، چه خسارات و زیانهایی میتواند به بار آورد.
دریغ از یک پایگاه هلال احمر
نکته دیگر که در گزارش منتشر شده در همین روزنامه بدان اشاره شد و هیچ مقام و مسئولی نیز به آن واکنش نشان نداد، این بود که چرا در جادهای این چنین خطر خیز یک پایگاه هلال احمر وجود ندارد که در هنگام حادثه، صرفا اورژانس بافق درگیر ماجراهای هرروزه این جاده نباشد، اورژانسی که گاه به دلیل حضور در ماموریت و نیز طول مسافت، ممکن است خیلی دیر به صحنه یک تصادف برسد و جانی که نباید از تن خارج میشده به آسانی از دست برود و خانواده و عزیزانی عزادار شوند.
از این دو نکته مهم که درگذریم یعنی عدم وجود باسکول و پایگاه جادهای هلال احمر، مهمی دیگر که جزئی از شنیدههای ما است و آن را بدون تایید و تکذیب منتشر کردیم و در این مورد هم هیچ دستگاه و مقام مسئول و ذیربطی واکنش نشان نداد! عدم تحویل گرفتن بخشهای زیر ترافیک رفته باند دوم جاده بافق یزد است، آن هم به دلیل عدم وجود موارد مورد نیاز ایمنی و عدم رعایت برخی استانداردها.
این عدم تحویل گرفتن جاده به دلیل و یا دلایل ذکر شده ما را بی اختیار به یاد برخورد مسئولانه دادستان قزوین در مورد بزرگراه قزوین – زنجان میاندازد؛ بزرگراهی که با یک دستور دادستان به تیتر یک رسانهها مبدل شد!
ماجرای ورود دادستان قزوین
داستان از آن جایی شروع شد که آزادراه قزوین به زنجان دچار مشکلات و نواقصی شده بود که باید رفع میشد. تردد پرشمار خودروها در این مسیر، توجه به نواقص این جاده را بیش از پیش ضروری کرده بود از این رو دادستان اعلام میکند دریافت عوارض در این محور ممنوع است تا مشکلات آن برطرف شود. دستور دادستان عمومی و انقلاب قزوین به دلیل کوتاهی شرکت آزادراههای قزوین به زنجان در ارائه خدمات مناسب در ایمن سازی جاده با واکنشهای مثبتی همراه شد؛ واکنشهایی که نشان داد دادستانی به مطالبات عمومی نیز رسیدگی کرده است. این حرکت که در واقع نوعی پاسخگویی به مطالباتی بود که از مدتها قبل از سوی رانندگان مسیر مطرح شده بود بالاخره رنگ واقعیت گرفت و صدای مردم شنیده شد تا مسئولان به خود آیند و در اموری که به جان و مال مردم بستگی دارد، حساسیت بیشتری از خود نشان دهند. به دلیل تردد روزانه هزاران دستگاه خودرو در مسیرهای مواصلاتی استان قزوین بویژه آزاد راه قزوین به زنجان و قزوین به تهران بخشیهایی از مسیر با خرابی روکش آسفالت، نبود علائم راهنمایی و رانندگی، نبود کنار گذر و نداشتن روشنایی روبرو بود که این موضوع در افزایش سوانح مسیر نیز بسیار موثر بوده است.
آیا مدعی العموم به ماجرای جاده بافق با وجود اهمیت و مخاطره آمیز بودن ورود پیدا کرده است؟
دادستان قزوین با دادستان بافق چه تفاوتی دارد؟ مگر نه این است که دادستانها در حوزه استحفاظی و عملیاتی خود مستقل هستند و دارای اختیاراتی یکسان؟ مگر نه این است که هرگاه پای جان و مال و سلامتی مردم در میان باشد باید مدعی العموم بنا بر وظایف ذاتی خود حتی بدون طرح هرگونه شکایتی ورود پیدا کند؟
در بین وظایف مشخص شده آیا ورود به موضوع مهم و حساسی به نام جاده بافق یزد از جمله وظایف و اختیارات دادستان شهرستان بافق میباشد؟ ناایمن بودن، تلفات متعدد، تصادفات منتهی به فوت و ضرر و زیانهای مادی و جسمی و روحی روانی شرایط را برای ورود دادستان مهیا نمیکند؟ این که یک جاده از بدیهی ترین و ساده ترین موارد ایمنی یعنی وجود گاردریل که اتومبیلها را از سقوط و واژگونی حفظ میکند، برخوردار نباشد تا جایی که مشاهده میکنیم بهجای گاردریل خاک نرم ریختهاند و توجیه شان هم این است که بودجه نداریم، این احساس را در دادستان شهرستان مربوطه به وجود نمی آورد که باید برای جلوگیری از حوادث محتمل بعدی دست به کار شد؟ آیا دادستان به این مسئله ورود کرده است؟! اگر ورودی صورت گرفته اطلاعرسانی کافی صورت بگیرد تا امید مردم نسبت به پیگیری مسئله بیشتر شود.
دوبانده شدن همه مطالبه مردم و رسانه نیست!
این باور اشتباهی است که گمان برده شود که تمام هم و غم رسانه تکمیل جاده از منظر دوبانده شدن است! دو بانده شدن جاده تنها یکی از مطالبات فعلی است که مردم میخواهند و رسانه به جد آن را پیگیری کرده، میکند و خواهد کرد و انتظار چهار بانده شدن این جاده میرود و دیگر بحث مهم تر رعایت همه استانداردهای جاده سازی، رعایت موارد ایمنی، ایجاد باسکول جادهای برای کنترل وزن بار کامیون و تریلرها و نیز نصب همه گونه علائمی است که رانندگان را از مخاطرات احتمالی باخبر کرده و مصون بدارد.
این که خیلیها به این موضوع میاندیشند که فشار رسانه تنها برای اتمام جاده و دوبانده شدن کامل آن است از سر ساده انگاری جایگاه و رسالت رسانه است در حالی که بحث رسانه و پیگیریهای مربوطه تا ایمن شدن کامل این جاده و دیگر جادههای استان ادامه پیدا خواهد کرد.
یک اقدام حداقلی
حجم اصلی ترددهایی که منجر به سوانح میشود مربوط است به روزهای پایانی هفته و نیز روزهای تعطیل، بدین معنا که بسیاری از بافقیهای ساکن یزد و یزدیهای مشغول به کار در بافق این روزها را برای تردد انتخاب میکنند. مسئولان میتوانند ضمن ورود جدی به مسئله جاده بافق در یک اقدام فوری حداقل برای روزهای پایانی هفته و نیز دیگر روزهای تعطیل تردد کامیونها و تریلرها را موقتا ممنوع کنند و به موازات این تصمیم با بررسی همه مواردی که منتهی به مخاطرات و آسیبها میشود دستگاههای ذیربط را موظف به رفع عیوب و نا ایمنیها نمایند.
منبع : آفتاب یزد
شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید
√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد
احسنت به این دادستان شیر پاک خورده…خوبه مسئولین شهر ما یاد بگیرند