ما مهربان نیستیم، ما مهرطلب هستیم.
ما جلوی آدمها تعریفشان را می کنیم ولی پشت سرشان همه جور حرف می زنیم! ما وقتی به کسی می رسیم برای اینکه خودمان را خوب جلوه بدهیم همه چیز را تحمل می کنیم اما حاضر نمی شویم درد و رنجِ ایستادن پای حق خودمان و آنچه را که درست است بپذیریم!
برای همین دروغ می گوییم، تعارف می کنیم، سازش می کنیم، پنهان می کنیم و غرق در فریب و تزویر و تظاهر و تعارف می شویم، تا به همه بگوییم که هیچ اتفاقی نیفتاده و از همه چیز راضی هستبم
توی این اجتماع چیزهایی را تجربه می کنیم که تا حالا برایمان پیش نیامده بود. خیلی حس بدی است. از این ور و آن ور برایمان خبر می رسد که فلانی آمده، پشت سرت این جوری می گوید.
اولش گر می گیریم و روانمان به باد می رود اما بعدش بی خیالش می شویم تا یکی دیگر بیاید و یکی از تازه ترین بیاناتش را به اطلاع مان برساند. برای آنهایی که در بخش خصوصی یا دولتی کار و فعالیت می کنند، واژه «نان بریدن» نه تنها غریب و بیگانه نیست، بلکه باید خیلی هم مراقب باشند تا کسی نانشان را آجر نکند. آجر کردن و بریدن نان، روش های مختلفی دارد که در این زمینه به شکلی باور نکردنی پیشرفت کرده ایم
غیر متخصصان و بی هنران، حداقل این یکی را خوب بلدند و به کار می بندند. دلیلش هم این است که «سازمان ها مبتنی بر شایسته سالاری نیست» همین هم موجب شده است تا برخی به جای اثبات خود به تخریب دیگران بپردازند. آنانی که تخصص و هنری دارند با ارائه خدمات و دستاوردهای علمی و خلق آثار، خود را در برابر قضاوت دیگران می گذارند.
خیلی ها بر این باورند که زیر آب زنی یک بیماری در نظام اداری است، این گفته گرچه درست است اما تاریخی نه چندان دور گواهی می دهد که این موضوع یک فرآیند تکاملی داشته است، چون در ابتدا زیر آب خانه ها را زده اند، پس از آن نوبت به زیر آب زنی در اداره ها و سازمان ها رسیده است.
آن قدر حرف در این زمینه وجود دارد که آدمی گیج می ماند سررشته این تخصص ناب را از کجا بگیرد و چگونه سخن خود را در این هزارتوی کلاف پیچیده ادامه دهد. باید اذعان کرد حتی کشورهای توسعه یافته با تمام دانش و تکنولوژیشان، حداقل در این زمینه بسیار از ما عقب مانده اند!
اذعان کارشناسان بخشی از این رفتارها ریشه در پیشینیه فرد و محیط خانوادگی آنها دارد. البته در این زمینه هم نباید از فرهنگ و نوع مدیریت حاکم بر سازمان ها چشم پوشید. چون همه دست به دست داده اند تا نانی آجر شود و از مجموع این آجرها اتاق ریاست یا چنین چیزی بنا شود. حسادت، نبود تخصص لازم، پیشینه تربیتی و… از جمله عواملی است که فرد را به سوی غیبت و بدگویی از همکاران خود نزد مدیر سوق می دهد.
خلاصه که ای جماعت خواننده!!!
زیر آب کسی را نزنید
پشت سر رفیقتان صفحه نگذارید
خیلی ناجوانمردانه است خیلی
ناهید مظفری

برچسب ها : ,
  1. ناشناس

    موضوع بدتر اینه که بعضی از روسای ادارات برای بقاء بیشتر خود و همچنین راحتی حکمرانی خود در اداره مربوطه میان کارمندها را دسته بندی و جناح بندی میکنن و اونا را در یک رقابت ناجوانمردانه به جان هم میندازن (یک ضرب المثل انگلیسی هست که میگه تفرقه بینداز و حکومت کن)
    در مرحله اول روسا باید با کسانی که زیر آب یکدیگر را میزنند برخورد کنند و با تشکیل جلسات ماهیانه با کارمندان رو در رو به حل مسائل و مشکلات پیش آمده بین خود بپردازند
    به این شکل چیزی در دل کسی نمیمونه که تبدیل به کینه و کدورت بشه و اخوت و برادری بین یکدیگر بیشتر میشود
    گرچه خیلی از روسا با اینکار مخالف هستند و فقط در فکر منافع و پیشبرد کارهای شخصی خود هستند و با ایجاد این تفرقه بهتر میتونن به کارهای غیر قانونی و پارتی بازی ها و… خود برسند (البته این مساله برای ادارات کوچک صدق میکنه با تعداد کارمندان محدود) که در شهر هم به وفور یافت میشوند.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *