چند روز گذشته یکی از اقوام که به شغل شریف #پرستاری در بیمارستان ولیعصر (عج) بافق مشغول است میهمان خانه مان بود ولی برخلاف روزهای دیگر که بسیار #سرزنده و #شادمان بود اما آنروز بسیار #افسرده و #غمگین ، انگار که غم تمام عالم را در خود جای داده باشد.
سر صحبت که باز شد؛ چیزی نبود جز ، مشکلات کار در بیمارستان، دیدن رنجهای و مصائب مردم در دست و پنجه نرم کردن با بیماریهای مختلف، ضجه و ناراحتی و اشک و آه همراهان و نزدیکان مریض، همراه شدن با مرگ عزیز و هم نوع، استرس و اضطراب در مواجه شدن با صحنه هایی که هر آدمی را حتی اگر سنگ باشد آب می کند و … اینها مواردی اندک بود از کوله باری از مشکلات بسیاری که به روح و روان این #فرشتگان_زمینی هر روز هر ساعت هر لحظه و هر ثانیه ای چنگ می زند و انگار نه انگار که به تفکر باطل ما طی سالها قرار گرفتن در معرض این صحنه های دلخراش و هولناک با این مسائل کنار آمده اند و برایشان جزو امور روزمره و عادی است که با شنیده ها و دیده های من ابدا و اصلا اینچنین نبوده و نیست.
گلایه از موارد بالا که ذات کار #پرستاران هست و جزو لاینفک آن نبود، گلایه از کم بودن حق الزحمه و اختلاف فاحش بین دستمزد با پزشکان، گلایه از شبکاری و کار شیفتی و دور بودن از خانواده، گلایه از کار سخت و پر مشغله و پر استرس نیز نبود، گلایه از رفتار تعدادی معدود از مراجعین و همراهان مریض هم نبود چرا که انگار پرستار چون در خط مقدم خدمت در بیمارستان هست باید به مانند سیبلی جور همه کمبودها را از هر جایی و از هر مسئولی بکشد، اصلا انگار دیواری کوتاهتر از پرستار در بیمارستان وجود ندارد و باید در قبال کمبود تجهیزات، کمبود دکتر متخصص و … فحش بخورد و حتی بعضی مواقع نیز کتک!!!!، جای تعجبی نیست که وقتی پای شکایت نیز به میان بیاید ببخشد و بگذرد و همه این موارد را به جان بخرد و دم بر نیاورد چرا که #پرستاران_فرشتگانی_آسمانی هستند که #زمینی شده اند.

علیرضا زارع

برچسب ها : ,
  1. سلام

    احسنت ، به راستی قشر زحمت کش پرستار فرشتگان بی ادعای زمینی هستند.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *