معرفی کتاب؛

هر روز با قطعه ای از یک کتاب؛ چشمهایش

به من گفت: “دختر، اینطور به من نگاه نکن!
این چشم‌های تو بالاخره مرا وادار به خبط بزرگی در زندگی خواهد کرد.

“گفتم: ” این خبط شما آرزوی من است ”
جواب من صحیح بود اما او به روی خودش نیاورد و برعکس خیال کرد که می‌خواهم زجرش بدهم. جمله‏‌ی من تیری بود که به هدف نخورد اما شکار را زخمی کرد.

#بزرگ_علوي
#چشمهايش

برچسب ها :

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *