- عصر بافق - http://asrebafgh.ir -

به قلم عبدالحسین رضائی پور، پژوهشگر حوزه طبیعت

محیط زیست چرا و چگونه؟!

هرساله شاهد شعارها و پیامهای تبلیغاتی فراوانی به بهانه های مختلف و در صور گوناگون از پارچه نوشته و بنر گرفته تا تلگرام، واتس اپ، اینستاگرام و سایر فضاهای مجازی می باشیم. لیکن چنانچه در مقیاس محلی در مقوله محیط زیست تعمق نماییم، متوجه خواهیم شد که اوضاع خوبی در این زمینه نداریم. هرچند به مدد تلاش حداکثری اقشار مختلف جامعه و در راس آنان بر و بچه های محیط زیست  و منابع طبیعی، پیکر نیمه جان طبیعت هنوز زنده است، ولی از آنجایی که عملگرایی بسیار مهمتر از شعار و نوشته است، تا به شعارهایمان جامه عمل نپوشانیم، اوضاع به سامان نخواهد شد.
اگر به تعریف عامیانه محیط زیست نگاهی بیندازیم، میبینیم که همه اجزای جاندار و بی جان اطرافمان که محیط زیستمان را شکل میدهد، به نوعی در معرض خطر است. آب به عنوان مایه حیات و جزئی غیر قابل تعویض از محیط زیست، اکنون در وضعیتی بسیار نامناسب به سر می برد. آبی که در طی هزاران سال و به مدد بارشهای فراوان دوره های یخچالی گذشته در دل زمین جا خوش کرده بود، را بیرون کشیده و با تجارب نامناسب کشاورزی به هوا فرستادیم. سطح سفره های زیرزمینی به شدت پایین رفته و زمین فرو نشست کرده به این راحتی ها دوباره پرآب نخواهد شد.
خاک به عنوان بستر حیات نیز اوضاع بهتری ندارد. فرسایش شدید سالیانه خاک و ورود انواع آلودگی به آن، وضعیت را بحرانی کرده است. بخش زنده اکوسیستم که تحت عنوان بیوسنوز نامیده می شود و موجودات زنده را شامل می شود که دیگر نیاز به توضیح ندارد. درختان و بوته ها و پرندگان و چرندگان و جانداران بسیاری امروزه در خطر انقراض قرار دارد.
اگر در مقیاس جهانی نیز محیط زیست را بنگریم، باز هم وضعیت خوبی نخواهیم دید. تغییرات شدید اقلیمی و گرمایش جهانی از بارزترین پدیده های مخرب دنیای امروز هستند.
بارشهای شدید و خارج از فصل چند وقت پیش در گوشه و کنار استان و شهرمان متاثر از  همین تغییرات اقلیمی است. جاری شدن رواناب و به دنبال آن فرسایش شدید خاک و از دست رفتن بخش عظیمی از بارش در پی نفوذ نکردن به خاک و تبخیر در هوای گرم اردیبهشت، از اثرات این نوع بارشهاست. از سوی دیگر تابستان های داغ و از بین رفتن بسیاری از گیاهان نامناسب کاشته شده در مناطق خشک و بیابانی، دور از انتظار نخواهد بود.
وضعیت روستاهایمان را که بنگریم نیز به عمق فاجعه بیشتر پی خواهیم برد. اکثر قناتهای بالادست و مجاور دشتهای ممنوعه به لطف حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق خشکیده و یا رو به نابودی می باشد. مردم نیز برای فرار از گرمای شهر به سمت همین روستاهای نیمه جان پناه می برند و هر گوشه ای از روستاها در حال ساخت خانه باغهایی هستند که برای تامین آبش، باز به چاهها و سفره های زیرزمینی فشار می آورند و در اوج فصل گرما و برای سکونت غیر دائمشان هزینه های سنگینی می پردازند.
شاید خیلی ها به نگارنده خرده بگیرند که دائم از وضعیت نامناسب طبیعت و محیط زیست می گوید. ولی این واقعیتی است که از آن گریزی نیست. اگر دیر بنجبیم، دیری نخواهد پایید که دیگر پشیمانی سودی نخواهد داشت. از نظر نگارنده و بسیاری از  متخصصان محیط زیست و منابع طبیعی، تنها راه برون رفت از این مشکلات سازگاری و سازگاری است.
راه حلهای موقتی و ناپایدار گذشته به وضوح این را نشان میدهد. به عنوان نمونه اجرای پروژه انتقال آب زاینده رود به استان یزد و به دنبال آن شهرستان بافق، این موضوع را تداعی می کرد که مشکل بی آبی استان برای همیشه حل شده است. اما امروزه میشنویم که اصفهان و حوزه زاینده رود، خود نیز محتاج آب خلیج فارس و عمان است.
شاید به مذاق برخی ها خوش نیاید، ولی باز این را باید گفت که اگر رفتارمان را نسبت به طبیعت و محیط زیست اصلاح نکنیم، انتقال آب عمان و خلیج فارس به استان یزد نیز راه حل پایداری نخواهد بود و در دراز مدت قطعا مشکلات زیادی پیش خواهد آمد.
پس بدون شک ما باید در رفتارمان نسبت به طبیعت تجدید نظر کنیم و به وضعیت موجود سازگار شویم. و این را نیز باید گفت که سازگاری بدین معنی نیست که مصرف نکنیم و استفاده نکنیم، بلکه سازگاری یعنی استفاده درست و بهینه از منابع. در پایان ضمن تشکر از همه دست اندرکاران  فعالان حوزه محیط زیست و منابع طبیعی، امید است با تغییر رفتار و دست برداشتن از زیاده خواهی ها و زیاده رویها، آینده ای روشن در انتظار نسل فردا باشد.
عبدالحسین رضائی پور
پژوهشگر حوزه طبیعت