این متن کاملا کارشناسی را باید قاب کنند روی میز مدیران، تابلو کنند بر سر در شرکت سنگ آهن مرکزی ایران بافق و برای ساختن آینده این شرکت و ماندن و ادامه حیات آن و ادامه حیات شهرستان بافق برنامه کنند.

واگذاری امتیاز ساخت مراحل انتهایی چرخه فولاد از قرارداد ترکمن چای نسبت به ایران برای شرکت سنگ آهن مرکزی ننگین تر است. حتما باید جهت حفظ اشتغال و توسعه آن تکمیل چرخه تولید شمش فولاد تا نورد میلگرد و تیرآهن باید با محوریت شرکت سنگ آهن مرکزی ایران-بافق باشد.
در صورت واگذاری مراحل انتهایی چرخه تولید فولاد به اغیار، کمتر از ۲۰ سال آینده و با اتمام معدن سه چاهون به احتمال قوی شرکت سنگ آهن مرکزی تعطیل خواهد شد. بحث خصوصی و دولتی بودن شرکت مقوله ای جداست و بهتر است در این مقوله لحاظ نشود بحث اصلی محوریت سنگ آهن مرکزی در تکمیل چرخه فولاد است. واقعیت اینکه بهره وری در صنایع مادر خیلی معنی ندارد چون سود سرشاری دارد. با واگذاری این صنایع به اشخاص تنها برده داری نوین روی می دهد.
متاسفانه ما حد وسطی نداریم یا از این طرف بام یا از آن طرف بام افتاده ایم، از ما گفتن بود و آن اینکه محوریت سنگ آهن مرکزی در تکمیل چرخه فولاد ضروریست. حقیر حدود شش ماه در فولاد خصوصی و در زمانی که دولتی هم بود دو سال و نیم کار کرده ام. تولید هر تن آهن اسفنجی از گندله حداقل ۱۰۰ دلار سود خالص دارد، حالا حساب کنید سود خالص واحد ابویی با سرمایه گذاری ۸۰ میلیون دلار که سالیانه قرار است ۸۰۰ هزار تن آهن اسفنجی تولید کند.
به دلیل عدم توسعه، شرکت سنگ آهن مجبور است نیروی مازاد بگیرد اگر مثل اردکان اجازه توسعه داشت با توسعه متوازن و اصولی سالیانه بین ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر شغل واقعی ایجاد میشد و نیازی به اشتغال کاذب از بین می رفت. با بیداری مردم بافق دیگر نمی توانند جلوی تکمیل چرخه فولاد را بگیرند پس به دنبال انحصار در مالکیت آن هستند. مثل آهن اسفنجی که به شرکت آذران واگذار شد. جهت حفظ و توسعه اشتغال باید تمام پروژه های جوار معدنی با مالکیت ۴۹-۵۱
بین شرکت سنگ آهن و سرمایه گذار اجرا شود.
متاسفانه در تمامی صنایع سودده ایران جولان مافیا بیداد می کند ولی با پیگیری ما می توانیم حق فرزندانمان را از مافیا بگیریم.
زمانی که اولین شعله گاز طبیعی در بافق روشن شد میخ های آخر بر تابوت مافیایی که نمی گذاشت فکر تولید فولاد در سر ما خطور کند زده شد و با وجود زیرساختها تکمیل چرخه دور از دسترس نیست. گاز طبیعی، سنگ آهن، راه دسترسی، خط انتقال برق ۴۰۰ کیلوولت فراهم است و با یک یا علی می توان در منطقه شمش تولید کرد. صنعت فولاد صنعتی است که کل سرمایه اولیه کمتر از ۴ سال بر می گردد و اشتغال خوبی ایجاد می کند.
تا جایی که من خبر دارم فولاد کسری جهت تولید فولاد به روش کوره بلند و جهت مصرف آگلومره شرکت جواز تاسیس گرفت. من از اول به دلیل نداشتن توجیه اقتصادی و آلودگی بیش از حد با آن مخالف بودم. پس از وقت کشی هفت هشت ساله بالاخره مجوز به آهن اسفنجی تغییر و به ثمن بخس واگذار شد.
علت مخالفت با کوره بلند اتمام سنگ آهن دانه بندی و عدم وجود زغال سنگ مرغوب و آلایندگی زیاد آن و حجم سرمایه گذاری بسیار سنگین و ریسک بالای آن و در نهایت خارجی بودن تکنولوژی و پیچیدگی آن واحدهاست. ولی واحد احیا حجم سرمایه گذاری کم، بازگشت سرمایه سریع، تکنولوژی بومی شده و تکنولوژی به نسبت ساده است. لذا توصیه اکید میشود به هر نحو ممکن سنگ آهن مرکزی اگر قصد ماندن در ماراتن سنگین فولاد سازها را دارد در دو- سه سال آینده یک واحد احیاء تاسیس و دو واحد دیگر کلید بزند.
برای مثال در حال حاضر خرید سنگ آهن در سر معدنی مثل آنومالی شیطور برای سنگ آهن مرکزی با ۷۵ درصد قیمت بازار زیان و برای فولاد سازی که سه سال از تاسیس آن می گذرد با ۹۵ درصد قیمت سود خالص است. در حال حاضر یک‌ تن گندله حدود سه میلیون قیمت دارد و یک تن میلگرد بیش از بیست میلیون تومان!! ادامه روند فعلی برای سنگ آهن مرکزی با حدود ۶ هزار نفر پرسنل در آینده نزدیک ورشکستگی و پس از چند سال تعطیلی است. اگر مسئولی احداث واحد های زنجیره تولید فولاد از کنسانتره تا نورد را بدون سهم شرکت سنگ آهن مرکزی حمایت کند نتیجه اش تعطیلی سنگ آهن مرکزی و استثمار نیروی کار بافقی خواهد بود. مشارکت این مادر پیر صنعت فولاد (چغارت) در زنجیره، تضمین کننده حیات بافق و بافقی است. البته سرمایه گذاری خصوصی ها در بافق نیز با تکمیل چرخه توسط سنگ آهن منافاتی ندارد و سنگ آهن باید مسیر خود را طی کند تا در آینده بتواند سرپا در بازار بماند.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *