همه بافق و بافقیها را به خوبی شناخته اند، بعد از چاه گز فردا نوبت شیطور و کرمان، ذوب روی و فهرج، معدن سه چاهون، دهستان و معدن کوشک و بهاباد است؟! گفتیم که ثبت شود.

مردم‌ بازیگردانان این سالها و این روزهای بافق را به خاطر بسپارند / مقوله معادن و مرزها که از هم کاملا جدا هستند آگاهانه به هم پیوند خورده تا جابجاییها و تخلفات احتمالی معترضی نداشته باشد

معلوم نیست در این شهر چه خبر است؟
از پنجاه پنجاه شدن عواید معدن چادرملو بین بخش بهاباد بافق و اردکان به خاطر آرام کردن مردم بهاباد و تثبیت مرزهای جابجا شده این بخش با اردکان، پنجاه پنجاه کردن معدن دی نوزده به خاطر آرام کردن برخی مسئولان و مردم بافق و تثبیت مرزهای جابجا شده از بخش مرکزی بافق به اردکان، نبودن هیچگونه صحبتی در پنجاه پنجاه کردن معدن مهدی آباد بافق به خاطر سکوت محض مسئولان بافقی و آرام بودن مردم بافق و تثبیت آن در آینده ای نزدیک، شهرستان کردن بخش بهاباد بافق به زور آمارسازی و جابجایی های بی مورد و جدا شدن نیمی از مساحت بافق به بهاباد تا بخش بهاباد بافق در کنار شهر تک بخش و استثنایی بافق (شهرستان یعنی داشتن حداقل دو بخش و شهرستان تک بخش نداریم مگر اسما) شهرستانی دارای دو بخش شود و بعد آخرین تلاشهای استانداری که از بافق رد شده و شاگردی که در حال درس پس دادن به صحرایی اردکانی است، همان کسی که با وجود تناقضات بزرگ و تحریفهای و جابجایی های صورت گرفته که اگر نقشه قدیم و جدید بافق را روبروی بچه ۵ ساله بگذاریم می فهمد، نامه نوشت که هیچگونه ابهامی در مرزهای بافق با اردکان وجود ندارد، همان که در جلسه با مسرور میکروفن رئیس شورای اسلامی شهر را قطع کرد، بعد از اینکه نماینده بومی در مجلس شورای اسلامی بعد از بیش از ۵ سال حاضر نشده یکبار برای این جابجایی های عجیب و غریب و آب رفتن شهرش که در کشور نمونه ای ندارد داد سخن دهد که هیچ تازه آن هم به گفته یک نفر دیگر که ظاهرا این وسط قرار است همه کم کاریها روی سر وی آوار شود و به بهانه ضعف او اتفاقهایی بیفتد تا سیبل مردم قرار گیرد، رفته تحقیق و تفحص کند و نوش دارو بعد از مرگ سهراب برای شهرستان به ارمغان آورد، امام جمعه بومی که امضاء کرد تا بررسی کنند و دیگر سراغی نگرفت و برخی مسئولان دیگری که امضاهایشان نمایان شد و ظاهرا ادامه کار هم بدون هماهنگی با امام جمعه بوده!، امام جمعه غیر بومی که از این به بعد ظاهرا باید نبودنهایشان را تحمل کنیم و آن هم در شرایطی که دارند برای خودشان ۴۰ به ۶۰ و ۶۰ به ۴۰ می کنند، شورای چهارمی های شورای اسلامی شهر پنجم که بعد از اتفاقی در روند پرونده قضایی پیگیری مرزهای جغرافیایی بافق با اردکان یکبار هم حاضر به گزارش شفاف در خصوص این پرونده نشدند، وکیلی که مردم نمی بینند و در جلسات پرسش و پاسخ هم نیست و به تازگی برای دفاع تلویحی از بورسی شدن سنگ آهن دست به قلم هم شده، شورای اسلامی شهر پنجم که بعد از تحریفها و جابجایی در مرزهای اطراف بافق در کتاب جغرافیای استان رفت تا یک هفته ای گزارش دهد و بعد از آن حتی حاضر نشد نماینده ای که مثلا به طور ویژه انتخاب کردند به مردم معرفی کند و اگر شما پشت گوشتان را دیدید مردم هم گزارشی دیدند، شهرداری که قول داد یکی از میادین شهر را به نام آریز یا دی نوزده کند و در شورای نامگذاری متوقف و خاموش شد، فرمانداران غیر بومی که هیچکدام در تغییرات قبلی ورود نکردند هیچ، بلکه در زمان اولی نامه آمد در زمان دومی دو درصد فروش قطع شد و در زمان سومی بنا به شنیده ها ظاهرا رسیدیم به ۶۰ به ۴۰ کردن خوراک که بعید می دانیم (اصفهان با ترک تشریفات و در سینی، کرمان و اردکان هم شرکت در مزایده و سنگ آهن هم که با توجه به نداشتن آهن اسفنجی و فولاد توان شرکت، رقابت و خرید ندارد) احتمالا عواید و دو درصد فروش معادن بافق از محل معدن چاه گز که چندین میلیارد هم در سال بیشتر نیست برای آرام کردن مردم بافق و تثبیت مرزهای جدا شده از بافق به بهاباد، چشم همه روشن و گوارای وجود مردم عزیز دارالشجاعه بافق، این دارالشجاعه را باید حتما می گفتیم که دوباره عده ای به ما حمله نکنند و بعدا مسئولان غیر بومی غلیظ تر دارالشجاعه نگویند.

  1. یک بافقی

    ما که نفهمیدیم چی نوشتید
    ای کاش با دقت بیشتر و به صورت پاراگراف بندی می نوشتید تا آدم بفهمد چی به چی مربوط میشه
    ولی در کل
    همینکه دغدغه شهر و جغرافیای شهر را دارید ازتون ممنونیم
    ای کاش همانطور که شما نوشتید مسئولین ما بیشتر به این مسائل می پرداختند
    ای کاش…

  2. شاهزاده فیلیپ

    چقدر بافق ،بافق، میکنه.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *