می خواهیم اول سالی به درد دلهای یک پدر که دو فرزند ناشنوا داشته و با مشقت فراوان و هزینه های بالای درمان و عمل توانسته به دسته گلهایش شنوایی را هدیه دهد اما کمرش زیر بار این هزینه ها خم شده بپردازیم. امیدواریم با توجه به وجود قوانین حمایتی از معلولان عزیز و خانواده های آنان و رئیس تازه نفس اداره بهزیستی شهرستان مشکل این عزیز که خیلی شاق و بزرگ هم نیست حل شود.
می رویم سر اصل مطلب، می گوید: من دو فرزند دارم که هر دو ناشنوا هستند، معدن کوشک کار می کنم و بدلیل بعد مسافت همچنین هزینه های عمل برای شنوایی فرزندانم، کلاسها و آموزشهای عقب افتاده این سالها که همگی در استان تشکیل می شود پیگیر جابجایی از کوشک به سنگ آهن شدم، آزمون دادم و در آزمون نیز قبول شدم اما به دلیل داشتن بیمه در معدن کوشک با وجود رضایت کامل مدیران معدن به آزاد کردن من، از طرف سنگ آهن اسمم خط خورد. البته از قبلا نیز پیگیر کار در سنگ آهن و جابجایی به دلیل مشکلات عنوان شده در بالا بودم، طی نامه ای همه این موارد را به فرماندار سابق آقای زاده رحمانی، فرماندار فعلی آقای طلایی مقدم، آقای صباغیان، آقای رضا فلاح و به آقای شفیع، گندله نوشته ام و پیگیری کرده ام، حتی از آقای شاهپورزاده جامعه معلولین و محمد رنجبر شورای شهر و آقای ندافیان شرکت معدنچیان نیز کمک خواسته ام اما تاکنون کسی جواب گوی مشکلم نبوده است. هر کدام از من مدارک خواستند بهشان تحویل دادم. چندین بار از خانم کریمیان و آقای دکتر خوشگذران نامه گرفتم و به سنگ آهن تحویل دادم. در این مدت همیشه قول گندله به من دادند، منم ثبت نام کردم امتحان دادم و قبول شدم اما من را نگرفتند. آیا فرزندان من نباید از شرایط خوبی برخوردار باشند؟ شما بگویید با این همه گرانی، هزینه سوخت آزاد برای رفت و آمدها به یزد و هزینه های کلاس های گفتار درمانی همچنین مسیر طولانی کوشک تا بافق و مشکلات دیگر را چگونه حل کنم؟ مسافت راه معدن همچنین هزینه ها کار را برایم سخت کرده و اینکه اگر به یزد و کلاسهای درمانیشان نبرم از جامعه عقب می افتند و گناهی ندارند و خودم هم عذاب وجدان می گیرم. به هر جا مراجعه کردم می گویند تو کار داری اما به خدا مدیر معدن گفته با توجه به شرایط خاص تو هر زمانی که کار بهتر و نزدیکتر پیدا کردی بدون هیچ مزاحمتی می گذاریم بروی ولی تا حالا نتیجه نگرفتم.
می گوییم: خدا برایتان بچه هایتان را حفظ کند، فرزندانتان پسر هستند یا دختر؟ چرا این اتفاق افتاده است؟ و اینکه می فرمائید، عمل کردید و الان می شنوند؟ در رابطه با هزینه های عمل و دارو و کلاسها بگویید و اینکه این کلاسها برای چیست؟ می گوید: دو فرزند دارم و هر دو پسر هستند و دکترها می گویند به خاطر ازدواج فامیلی این اتفاق افتاده است. برای عمل بله دوتا عمل کاشت حلزون آن هم در تهران برای بچه ها انجام دادم و الان می شنوند ولی چون چند سال ناشنوا بودند باید به کلاسهای گفتار درمانی بروند و آموزش ببینند. ما فقط سالی حدود ده تا دوازده میلیون تومان باید هزینه تعمیر دستگاههایی که استفاده می کنند را پرداخت کنیم. به خاطر عمل غده های پاراتیروئیدشان به دلیل اینکه بدن کلسیم تولید نمی کند اوره بالا می رود و تشنج می کنند. حدود ۹ سال هست درگیر هستم و هزینه های عمل حدود ۱۲ میلیون تومان در سالهای ۹۴ و ۹۷ شده است. و هزینه های نگهداری دستگاه که اگر سیمش قطع شود حدود یک و چهارصد آب میخورد تا باطریش که بسته های شیش تایی هست حدود ۶۰ هزار تومان که برای دو نفرشان حدود سه روز می‌رود تازه اگر دستگاه بر اثر رطوبت خراب نشود و هر ساله به دلیل خاک گرفتن دستگاه باید برویم حدود سه چهار میلیون تومان میکروفنش را عوض کنیم. هر ماه باید حدود ۶۰ هزار تومان قرص رطوبت گیر بگیریم تا دستگاههاشون رو هر روز داخل دستگاه رطوبت گیر بگذاریم تا خراب نشود. ماهیانه حدود دویست تا دویست و پنجاه هزار تومان باید قرص کلسیتوریول و دارو برای پایین آوردن اوره بگیریم.
ما همچنان گوش می دهیم و او می گوید و با خود فکر می کنیم که چه شرایط سختی است و چه صبری خدواند به این خانواده عطا کرده است‌. می گوید: کلاس ها همه در یزد میدان معلم بلوار طباطبایی مرکز سمیع برگذار می شود که با این که زیر نظر بهزیستی هست ماهیانه پانصد هزار تومان هست که برای دو پسرم یک میلیون تومان در ماه هزینه کلاسهاشون هست. هزینه های رفت و آمد و پول بنزین و خرابی ماشین رو هم باید در نظر بگیریم. در هفته باید سه جلسه به کلاس بروند، از ساعت هشت و نیم تا دوازده و من در روز هایی که شیفت یک کاری هستم باید کار معدنم را جابجا کنم. تا حالا چند بار شده به خاطر این همه کار و خستگی شب کار کردن در معدن به خاطر خواب آلودگی از جاده بیرون رفتم و امکان داشته تصادف کنم.
و اما یک درخواست که خواهش می کنیم مدیرعامل شرکت سنگ آهن‌ مرکزی بپذیرد. می گوید: من از شما می خواهم فقط یک جلسه وقت برای ما از آقای فلاح مدیر عامل سنگ آهن بگیرید ما هر کار کردیم نتوانستیم ایشان را ببینیم. ببخشید می توانید یک وقت ده دقیقه ای برای ما از آقای مهندس فلاح بگیرید؟ چون هروقت رفتیم یا انتظامات نگذاشته یا دفتر دار آقای فلاح جواب نداده اند و هنوز نتوانسته ام با خودشان حرف بزنم. من فکر نکنم با این همه تعاریفی که از آقای فلاح شنیده ام ما را ببیند و به حرفهای من و خانمم گوش دهد و کاری برای ما انجام ندهد.
عصر بافق: از مدیرعامل سنگ آهن می خواهیم به این عزیز یک وقت ده دقیقه ای اختصاص دهند و با توجه به اینکه دو فرزند معلول و با هزینه های نگهداری بالا دارند، بعد مسافت زیاد تا معدن کوشک و اینکه مدیران معدن کوشک با آزاد کردن وی مشکلی ندارند و وجود قوانین حمایتی از معلولان و خانواده های آنان و از همه مهمتر قبول شدن نامبرده در امتحان ورودی گندله این یک مورد داشتن بیمه را استثنا قائل شوند. مطمئنا با وجود این شرایط قرار نیست کسی در این خصوص اعتراضی داشته باشد.