دوستی از طیف وسیع، صاحب نفوذ و قابل احترام اهالی ادب، هنر و فرهنگ شهرستان در وانفسای خاکسپاری دو شهید گلگون کفن گمنام، آرزوی انتقال مقبره کمال الدین محمد، وحشی بافقی را کرده و گفته: “ای کاش در کنار شهدا مقبره شاعر بزرگ شهرستان نیز انتقال داده می شد”
به ایشان یادآوری می کنیم که جوابشان در متن “ای کاش هر کس در کار خود بهترین بود؛ بافق بعد از یزد اولین شهرستان در پیگیری به خاک سپاری شهدای گمنام” جستجو کنند و جواب بسیار ساده هست و آن اینکه اگر هر قشری سعی می کرد در کار خود بهترین باشد، منفعل نباشد، پیگیر و عاشق باشد و از خود برای هدفش خرج کند و حتی گاهی هم که باید برای هدفی هزینه داد هزینه دهد، مشکلات فعلی وجود خارجی نداشت. دقیقا به همین منظور گفتیم ای کاش هر کسی در جایگاه خود بهترین بود.
فراموش نمی کنیم که یکی از همشهریان با ادبیاتی تندتر قبلا جواب عده ای که ادعای پیگیری دارند را داده بود و ما چقدر از این اظهار نظر خرسند و از وضعیت فعلی که نتیجه آن این نوع برداشت و اظهار نظر باشد ناراحت و افسرده شدیم. این ادبیات دوباره ما را و ذهنمان را به متن “برای اصلاح امور در قدم اول، باید واقعیتها را پذیرفت؛ شهرستان بافق دیگر دارالشجاعه نیست” برد و جالب تر اینکه به نظر می رسد که عده ای از مسئولان از آن روز به بعد به جای پی بردن به عمق آن دردنامه، بررسی ریشه ای مشکلات شهرستان و سعی در حل کردن آنها در به کار بردن کلمه دارالشجاعه متحد شده اند و گوی سبقت را از هم ربوده اند تا با سوء استفاده از احساسات و عِرق خاص مردم بافق کم کاریهای خود را پوشش دهند.
“با چه بودجه ای این کار را انجام بدهند وقتی بودجه ای اختصاص نمی دهند چه می توان کرد؟ خدا به فرماندار اسبق … بدهد که توپ بحث انتقال مقبره را انداخت به زمین ارشاد و رفت یزد، حال که یک نفر می خواهد این کار را پیگیری کند و هیچ مِنَّتی هم روی کارهایش ندارد شما می گویید که هیچ دخالتی نکند.
شما و بقیه بزرگان ادب‌ شهرستان تا به حال شده که در‌ مورد مسئله انتقال مقبره از امام جمعه، فرماندار، نماینده مجلس و… مطالبه گری کنید؟ و خواهان پیگیری این قضیه باشید؟”
بحث ما بیشتر روی جملات آخر و بحث بزرگان ادب شهرستان است انشالله که دوباره به ما حمله نشود و مورد قضاوت و پیش داوری قرار نگیریم. اما بزرگان ادب، شعر و هنر شهرستان دقیقا منظور چه کسانی است؟ چرا ما به تعداد کمتر از انگشتان دستمان آنان را در مطالبه گری در زمینه های ادب، فرهنگ و هنر پیگیر و فعال می بینیم؟ آیا نشسته ایم که سیاستمدارانی که کارشان سیاست ورزی است که گاها با دروغگویی محرز و آشکار و وقیحانه همراه است و بعضا هیچگونه شناختی نسبت به دغدغه های ما ندارند برایمان مقبره شاعر پرآوازه ای که بعد از گذشت ۵۰۰ سال همچنان در آسمان عرفان و ادب کشور و جهان می درخشد سر و سامان دهند؟! پس باید باشیم تا صبح دولتمان بدمد، کاین هنوز از نتایج سحر است.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *