دقیقا دو سال پیش خبری تحت عنوان √چشم مسوولان بافق روشن! ۳۰۵ نفر در فلات مرکزی از کار برکنار شدند√ در عصر بافق منتشر شد.
امروز نیز خبر رسیده شرکت ثارالله (زیر نظر خاتم الانبیا) پیمانکار معدن چاه گز بافق که زیر مجموعه فلات مرکزی است به دلیل نوسانات قیمت و گرانی و تورم، نتوانسته به تعهدات خود عمل کند و مجموعه تهیه و تولید برای جلوگیری از ضرر و زیان بیشتر قرارداد را قبل از پایان زمان آن لغو کرد. به همین دلیل مناقصه ای برگزار و شرکت مبین پیمانکار اسبق چاه گز برنده شد. تا این جای کار مشکلی نیست اما …
اما طبق گفته منابع موثق این جایگزینی و تجهیز کارگاه چند ماهی طول می کشد و بالغ بر سیصد نفر نیرو از شهرهای بافق، بهاباد و اطراف هستند که به دلیل عدم جایگزینی همزمان پیمانکار از کار بیکار شدند و به خانه رفتند.
برای صحت و سقم این موضوع با چند کارگر معدن چاه گز گفت و گو کردیم.
یکی از کارگران بهابادی این معدن که نخواست نامش فاش شود به خبرنگار ما گفت: پس از یکسال به ما گفتند برای تسویه حساب بیایید بالغ بر ۳۰۰ نفر بیکار شدند اما حدود ۶۰ نفر بومی( بافق و بهاباد) بودیم و مابقی غیر بومی بودند.
یکی دیگر از کارگران این شرکت که بافقی بود گفت: سری قبل که مبین رفت حدود ۱۹۰ نفر بیکار شدیم بعد از ۶ ماه برگشتیم الان دوباره به ما گفتن تسویه کنید اصلا امنیت شغلی نداریم.
کارگر مذکور با اشاره به اینکه ۶ سال سابقه کار در فلات دارد بیان داشت: روزی ۱۲ ساعت کار میکنیم از حقوق خود راضی نیستیم اما جرات اعتراض هم نداریم هرچند اعتراض هم بکنیم تاثیری ندارد.
کارگر دیگری در تایید حرف وی گفت: از شرایط راضی نیستیم و اعتراض کردیم اما گفتن اگر نمی خواهید نیایید!
این کارگر بهابادی افزود: بعد از اینکه گفتن تسویه کنید از طریق یکی از مسوولین بهاباد پیگیری کردیم که گفت: این شرکت کارش تمام شده پیگیری نمی خواهد! وقتی یک مسوول این جواب را بدهد من کارگر چه کاری میتوانم انجام دهم؟!
پس از آن با نوری رییس اداره کار بافق طی تماس تلفنی مصاحبه ای انجام دادیم.
وی در این خصوص گفت: در معدن چاه گز شرکت مبین جایگزین شرکت ثارالله شده و حدود سه ماهی این جابجایی و تجهیز کارگاه زمان می برد.
رییس اداره کار افزود: ۳۰۴ نفر تسویه حساب شدند که از این تعداد ۷۰ نفر بومی بافق و بهاباد هستند که باید ظرف یک ماه برای بیمه بیکاری مراجعه کنند.
نوری خاطرنشان کرد: سابقه بیمه آن ها خراب نمی شود مشکل خاصی نیست و بین پیمانکارها این اتفاق رخ می دهد.
وی در پاسخ به اینکه آیا اینکه به کارگری بگویند کار شرکت تمام شده به خانه بروید تا شرکت بعدی بیاید قانونی است؟ گفت: طبیعی است و بیمه بیکاری برای همین مواقع پیش بینی شده است.
رییس اداره کار بافق در پاسخ به اینکه طبیعی است؟! پس امنیت شغلی کارگران چه می شود؟ بیان داشت: پیمانکار اصلی تهیه و تولید است، نیروی تخصصی ثارالله رفته و نیروهای کارگری باقی ماندند که پس از این سه ماه توسط شرکت مبین جذب می شوند و طی این مدت بیمه بیکاری دریافت می کنند.
نوری گفت: کارگران در این مدت حداقل حقوق اداره کار را می گیرند.
وی در خصوص اینکه چرا قرارداد یک ماه می بندند گفت: دست کارفرماست و می تواند قرارداد موقت ببند مشکلی نیست و مجددا تمدید می شود.
رییس اداره کار بافق در پاسخ به اینکه فلات چند سال یکبار این کار را می کند و هر دفعه نیروها بیکار می شوند چرا به عنوان نماینده کارگران ورود نمی کنید؟ پاسخ داد: سیاست کارفرما این است شاید شرکت پیمانکار نتوانسته به تعهدات خود عمل کند بهتر است با مدیر عامل فلات مصاحبه کنید.
عصر بافق: به همین راحتی … یک برگه به دستش می دهند و می گویند بسلامت …
اما چند سوال که ذهن نگارنده را به خود مشغول کرده است:
-چرا علی رغم اولویت جذب نیروی بومی، از ۳۰۰ نفر نیروی چاه گز تنها ۷۰ نفر بومی( بافق و بهاباد) هستند؟!
-چرا قرارداد کارگران از یکسال به یک ماه کاهش پیدا کرده است؟! کجای دنیا کارگری که قرارداد یک ماهه می بندد امنیت شغلی دارد؟!
-در این اوضاع و احوال گرانی، کارگری که زن و بچه دارد با حداقل حقوق اداره کار چگونه امورات زندگی خود را بگذراند؟!
-از ۳۰۵ نفری که دوسال پیش از کار برکنار شدند چند نفر مجددا جذب شدند؟
-یکی برای ما معنا و مفهوم طبیعی بودن و مشکلی نیست را بگوید.
خالقدادی
شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید
√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد
با سلام از اینکه پیگیر وضعیت نیروهای بیکار شده شده آید ممنون و سپاسگذارم تا وقتی که اصل ۴۴قانون اساسی مبنی بر خصوصی سازی باشد همین است که میبینید متاسفانه در اجرای این اصل باید نظارت بیشتری انجام شود معنی ندارد که چون پیمانکار عوض شده تعدادی کارگر که همگی سرپرست خانواده ای هستند بیکار شوند اگر کاری را میخواهید به بخش خصوصی بدهید خب بدهید چرا با آینده مبهم تعدادی خانواده بازی میکنید کجای قانون گفته کارگری را بیکار کنید که شرکت تمام شده کارگر باید امنیت شغلی داشته باشه هر شرکتی میخات بیات بخوره و ببره به خودش ربط داره چرا تا وقتی شرکت پیمانکار بعدی مستقر میشه کار را تعطیل میکنید مگر همین مبین چندین سال پیمانکار نبود کارش هم درست بود چرا گفتین بره و دوباره بعد یکسال برگرده
خدا را خوش نمیات که تو این شرایط بد اقتصادی یه خانواده چند نفره را گرفتار کنید
اون تهیه تولید یا هر کس دیگه ای که بالا دست نشسته و حقوق چند ده میلیونی از گرده این معادن میخوره و شکمش سیره مطمئن باشید دلش برای کارگر نمیسوزه
* در حاشیه نطق های احساسی و اعتراضات نمایندگان پوپولیسم مجلس
تو درد بکش، من هم داد میکشم
✅ برخی مسئولان سالهاست، و در صدر آنها برخی نمایندگان مجلس اخیراً و به شدت، رفتار جالبی در پیش گرفتهاند. من این رفتار را «پوپولیسم نو» یا «تو درد بکش، من هم داد میکشم» نامگذاری میکنم.
✅ بیماری را تصور کنید که از شکستگی استخوان، ضربخوردگی شدید، عفونت و درد شدید دندان، یا آپاندیس نیازمند مراقبت و عمل درمانی به پزشک مراجعه کرده است. پزشک هم دست میگذارد روی عضوی که شدید درد میکند، فشار میدهد، به بیمار هم میگوید اینجا بیمارستان است و باید آرامش را حفظ کرد؛ هیس، سر و صدا نکن؛ اما خودش داد میکشد.
✅ بیمار در چنین حالتی حتماً میگوید پزشکجان، من دردم میآید، تو چرا داد میکشی؟ داد کشیدن را خودم بلدم؛ تو راهکاری، درمانی، کار بهتری بلد نیستی؟ پزشک هم میگوید: من دارم داد میکشم که بقیه بفهمند تو وضعیت اورژانسی داری و باید رسیدگی کنند؛ من دارم جلب توجه میکنم.
✅ حال بیمار و پزشک، دقیقاً حال برخی مدیران و نمایندگان مجلس در این روزهاست. مردم درد میکشند آنها هم داد میکشند. آنها مثل پزشک داستان، موافق حق داد کشیدن خود مردم نیستند، خودشان از طرف مردم داد میکشند. آنها جلب توجه میکنند. آنها با داد کشیدن بیماری «#سندروم_دیده_شدن» را تسکین میدهند.
✅ آنها چیزی درباره علت درد نخواندهاند و حتی یافتهها و دانستههای دیگران درباره بیماری را هم نمیخوانند. من چندی پیش در متنی با عنوان «چرا لگن سوار میشویم؟» خلاصهای از گزارش تحقیق و تفحص مجلس دهم درباره صنعت خودروسازی و علت فساد و ناکارآمدی در آنرا ارائه کردم. نمایندگانی که چپ و راست به قیمت بالای پراید حمله میکنند، با اطمینان میشود گفت آن گزارش را نخواندهاند، حتی در سخنانشان یک کلمه به چنین گزارشی اشاره نمیکنند، جرأت ندارند حتی خواستار انتشار عمومی آن بشوند. مسألهشان درد فروش گرانقیمت پراید نیست، آنها داد میکشند.
✅ #پوپولیسم_نو (خیلی هم نو نیست، الان شدید شده)، دنبال «سیاست جَزَع و فَزَع» برای جلب توجه است؛ هیچ چیز در چنته ندارد؛ داد میکشد و هر قدر صدایش بلندتر میشود، تهی و پوک بودنش بیشتر آشکار میشود؛ هیچ چیز درباره علت نمیگوید، یک خط راهبرد حرکت به سمت حل مسأله در آن نیست؛ فقط داد میکشد.
✅ رفتار «تو درد بکش من هم داد میکشم» پرتناقض هم هست. عاملان چنین رفتاری در همان حال که طرح میدهند تا فضای مجازی را تخته کنند، نانشان هم در بقای فضای مجازی است. آنها کاملاً آگاه هستند که آن بلندگویی که دادشان را به گوش خلایق میرساند همین فضای مجازی است. جملات سخنانشان را کوتاه طراحی میکنند که در یک دقیقه فیلم قابل انتشار در اینستاگرام یا کلمات محدود توئیتر بتوان جا داد.
✅ پوپولیسم نو، خوردن از توبره و آخور هم هست. طرح برای بستن فضای مجازی میدهی تا قدرت خوشش آید، و حواست به دوربین و کارگردانی داد کشیدن هم هست تا جلب توجه کنی؛ اما از نوشتن دو خط یادداشت سیاستی علتشناسانه در روزنامه عاجزی، تو فقط داد میکشی؛ درباره فرایند، سازوکار، علت، کنشگر، گزینهها و سیاستهای منجر به عفونت، شکستگی، پارگی و ضربخوردگی چیزی نگو؛ نه سوادش را داری نه جرأتش؛ فشارش به بقیه میآید اما تو فقط داد بکش تا معلوم شود چقدر دردشناسی.
✅ آقایان و خانمهای دادکش، داد کشیدن را مردم خودشان بلدند؛ شما اگر درباره منشأ، فرایند، نیروها، اندیشهها، گزارهها، گزینهها، سیاستها، اقدامات و برنامههای منجر به بروز درد، چیزی فراتر از کلیات ابوالبقا بلدید، غیر از تکرار واژههای کلیشهای سراسر تهی چیزی میدانی، اگر راهکاری در سر داری، بنویس؛ داد نکن. شما را برای داد کشیدن و جلب توجه کردن، انتخاب نکردهاند یا بر کاری نگماردهاند.