تاریخ تکرار می شود و چقدر بافقیها نجیب هستند و اکثر مسئولانمان نیز بی درد؟ شهرستان بافق تا چه زمانی در یک حکم نانوشته محکوم به داشتن فرماندار غیر بومی است و با غیر بومی گزینی فرمانداران تحقیر می شود؟ استاندار نمونه یزد و حکمران خوب که خودش به عنوان بالاترین مسئول سیاسی دولت در استان تخلف کند باید فاتحه استان را خواند و روی قبرش خاک ریخت.
یا قانونها در استان شوخی است یا تعریف تخلف و قانون تغییر کرده است، البته این مورد زیاد تازگی ندارد که فرماندار بافق غیر ساکن باشد، سرپرست باشد، غیر بومی باشد، موقت باشد و اما یک شهرستان است و بیش از ۵۰ هزار نفر مردم که زیر این آوار بی مسئولیتی و اداره باری به هر جهت و حکمرانی له می شوند و تاوان می دهند.
زیر سایه تخلف بالاترین مسئول اجرایی استان است که معاون سیاسی استاندار نیز نامه خلاف قانون می زند، چارت فرمانداری بافق و ادارات شهرستان ناقص است، روسای پروازی داریم، رئیس بیمارستان مدتها در شرایط کرونا دو شغله هست، شرکتهای سرمایه گذار در شهرستان تعهداتشان عملی نمی شود، مدیر یکی از مهمترین شرکتهای معدنی و ناظر یک شرکت معدنی دیگر همزمان یک نفر غیر بومی است، فرودگاهی در کار نیست، مجتمع فولاد ابویی همچنان نورد است، نیروگاه سیکل ترکیبی از تابلویی کوچک بعد از کارخانه کاشی فراتر نرفته، شرکت دولتی فلات مرکزی با خام فروشی به سنگ آهن خصولتی فشار می آورد، اسیدفسفریک فسفات و آهن اسفنجی فلاتی وجود ندارد، در سال جهش تولید خام فروشیها ادامه دارد و دیگر رمقی برای یادآوری و نوشتن این موارد بی شمار برای نگارنده این سیاهه نیز نمانده است.
تا زمانی که تخلفها در ادارات و شرکتها وجود دارد و معلوم نیست مسئول برخورد و جلوگیری از این تخلفات کیست مدیران به خود اجازه می دهند تخلفات را سند افتخار مدیریت خود بدانند و چیزی که اصلا این میان اهمیتی ندارد قانون، مردمی که از این قانون گریزی و تخلف آسیب می بینند، امیدهایی که ناامید می شود و هزینه های سنگینی که بر اثر این بی تدبیریها به نظام وارد می شود می باشد.

شورای سردبیری عصر بافق