بافق سرزمین گونه گونه هاست. عرصه گاهی است از استعداد های درهم و ناهمگون که حتی در مواردی به جمع محال اضداد هم می انجامد. از جغرافیای انسانی و گرایشات محله ای و سیاسی گرفته تا گلوگاه های ثروت خدادادی و جغرافیای طبیعی. فعلا می خواهم به سربرگ آخری بپردازم. سعدی علیه الرحمه در آغاز دیوانش غزل زیبایی دارد که سخن فصیح و بلیغش را با ” اول دفتر به نام ایزد دانا- صانعِ پروردگار،حیِ توانا ” به خواننده ارزانی می دارد و در ادامه آن بیتی می سراید که سال هاست مورد کنکاش، ویرایش و حاشیه نویسی اهل ادب است و حتی شهید مطهری هم به مناسبتی وارد این بحث شده بود. بسته به اینکه بیت را چگونه بخوانیم معنایی متفاوت و متنوع از هر خوانشی شکوفا می شود که هم فراست خداوند سخن را می رساند و هم رسایی و بلاغت واژگان و گفتار پارسی را نشان می دهد. بیت مزبور این است:
“از در بخشندگی و بنده نوازی — مرغ، هوارا، نصیب، ماهی دریا”
نوشته اند که هفت، هشت جور می شود این بیت را خواند! که با برداشتن ویرگول ها چند نوع آن متصور و معانی متفاوت به دست می آید. نمی دانم چرا با دیدن برند ماهی بافقی و نیز تیلاپیای بافقی یاد این شعر افتادم که اگر سعدی جهانگرد در دوره اخیر می زیست و سفری به بافق داشت، شاید با اندکی اختیارات وزنی خارج ار عرف چنین می سرود :
“از در بخشندگی و بنده نوازی— مرغ، هوارا نصیب، ماهی، بافق را”
حتی تصورش هم دوراز ذهن می نمود که روزگاری ماهی را نه از دریای نیلگون خزر و آبسکون و خلیج همیشه فارس بلکه از میانگاه تفتیده لوت مرکزی ایران و از مرکزی ترین شهر باستانی ایران به نام بافق صید شگفتی نمود و بر سر سفره ایرانیان به رقص خوراک وادارش نمود. ماهی بافق می رود تا از زادگاه فصلی رودخانه ای ساکن و ساکت به شهرت بین المللی برسد و به شگفتی های بافق بیافزاید.
سال های 1380 خورشیدی که ساکن یزد بودم آوازه قزل آلای بافق و خوش طعمی آن، تازه در بازار پروتئین شهر یزد پیچیده بود و خیلی ها سراغ قزل بافق را می گرفتند و حالا چند صباحی است که برند خوش یمن خاویار و تیلاپیای بافقی چشم ها را خیره و سرگردان کویر مرکزی ایران کرده است. هنوز سالی از عبور تولیدگنندگان ایرانی از گردنه سرسخت بورکراسی و مافیای تیلاپیای وارداتی چینی در گرفتن مجوز تولید در بافق نگذشته که سرمایه گزاران پایتخت نشین پی به این حوضچه های پراز سود و سرمایه برده و رودخانه ساکت شور را پس از قرن ها استراحت به تکاپو و کنش و واکنش واداشته اند. دستان پر مهر آنان را می فشاریم و برای آنانی که به این صنعت پاک زیست محیطی به جای تلنبار کردن کارخانه های سرطانزا و ناهمگون اقتصادی و اجتماعی در خدمت به بافق و پرآوازه کردن ماهی بافقی در کنار آبشار ، کاراکال، چغارت، باقرآباد، باغ ایرانی، دلگشا، تیتو، شن و شادن، راه آهن، وحشی بافقی و خان بافق برندی از جغرافیای آبزیان را در کنار نیزارهای زیبای بافق به جهانیان پیش کش می نمایند دعای خیر و امتنان قلبی می فرستیم باشد که ماهی بافقی به قول سعدی شیرین گفتار “از در بخشندگی و بنده نوازی” بتواند به بازارهای بین المللی هم سرک بکشد.
سید محمد میرسلیمانی بافقی؛ عضو شورای سردبیری عصر بافق

برچسب ها : ,

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *