جاده ابریشم از قدیمی ترین راه های مورد استفاده بشر بود که بیش از 1700 سال بزرگترین ترین شبکه بازرگانی جهان را در آسیا به هم متصل نموده و خاور و باختر و جنوب آسیا را به هم پیوند می داد. فردیناند ریختوفن جغرافی دان آلمانی نخستین کسی بود که نام جاده ابریشم را در سال ۱۸۷۷ میلادی، برای این راه های طولانی و گسترده برگزید. او با توجه به حمل ابریشم چین از این راه به دریای مدیترانه وحتی خلیج فارس این نام رابرآن نهاد.
شهر زیبای بافق ، بنا بر نظر کارشناسان وزارت راه و ترابری ایران در دوره محمد رضا شاه ، در مرکزی ترین نقطه تلاقی خطوط ریلی ایران قرار گرفته و این شانس را دارد تا مرکز پنج راه ریلی ایران در تسهیل ترانزیت و ارسال کالای بازرگانان به خاور و باختر وجنوب و شمال ایران باشد و به همین دلیل از آن به نام پنج راه ابریشم بافق نام بردم. این اهمیت تا بدان حد در وزارت راه و ترابری محمدرضاشاه مورد توجه کارشناسان وزارتخانه واقع شده بود که کارگران در هنگام اجرای طرح توسعه ایستگاه راه آهن بافق در بعد از انقلاب به صدها رشته کابل مخابراتی تعبیه شده بعد از خطوط ریلی موجود در دل زمین برخورد نمودند که از سال ها پیش همزمان با احداث راه آهن قم- بافق جانمایی شده بود.

در همان زمان ایجاد بزرگراه بافق به یزد و نیز دوخطه کردن راه آهن بافق- یزد مورد توجه و پیش بینی واقع شده بود ولی بزرگراه بافق – یزد با حداقل 30 سال تاخیر به سال 1388 به سرانجام 99 درصدی رسید و طرح دوخطه راه آهن هنوز در حال اجراست! در حالی که این صدو اندی کیلومتر از پرترافیک ترین خطوط ریلی کشور به شمار می آید! دلیل این تاخیرها را نمی خواهم ورود کنم و به یک نکته کفایت می کنم که اگر چه صدها نفر قدر بهم رفتند تا این اتفاقات برای بافق نیوفتد ولی پتانسیل بالا ، موقعیت ژئوطبیعی ، صرفه اقتصادی ، سودآوری سرمایه گزاری و نیز چشم عنایت خداوندی به مردم نیکو بنیاد بافق همه آنها را از سرراه برداشت تا کم کم شهر استراتژیک بافق به جایگاه واقعی خود برسد و نقطه پرگار راه ابریشم نوین ایران گردد.

مطمئنا آنهایی که در این مسیر پول و سرمایه مملکت را برباد دادند در فرداهایی باید در این دنیا یا جهان واپسین پاسخگوی حیف و میل اموال عمومی باشند.در حالی که معدن چادرملوی بهاباد با احداث 30 کیلومتر از طریق خطوط آهن چغارت به راه آهن سراسری متصل می شد نادانانی هزینه 180 کیلومتر راه آهن با شیب بالای 45 درجه را به کشور تحمیل کردند و تنها حدود ده سال بعد همان معدن با احداث راه آهن بافق- مشهد در کنار خطوط سراسری قرار گرفت ولی دیگر دیر شده بود!.

شاه رگ خطوط آهن ایران از بافق به عنوان قلب خطوط مواصلاتی کشور، هم اکنون از یک سوبه طرف سیرجان و بندر عباس، از سویی به طرف کرمان و زاهدان، از سویی به طرف یزد و اصفهان و تهران و شمال، از سویی به طرف مشهد و ترکمنستان و از دیگر سو در آینده ای نزدیک به طرف اقلید و شیراز به راه گشایی پرداخته و پله های ترقی را می پیماید.

جاده های آسفالته این قلب شکوفا هم در کنار خطوط ریلی با اتصال بافق به نوق و رفسنجان از سویی، بافق- شیطور کوهبنان و زرند از سویی، بافق- دی19- ساغند از سویی ، بافق- یزد اصفهان وتهران از سوی دیگر این پازل چشم نوازرا کاملتر خواهد کرد.

آنچه مایه تاسف است اینکه ایستگاه قدیمی بافق اصلا در حد و اندازه این شاهرگ حیاتی نیست و در بررسی به عمل آمده تمامی این نقص ها به علت عامل انسانی و مدیریت ضعیف روسای ایستگاه بافق در دوران گذشته بوده است همانطور که سرعت گرفتن روند توسعه و این بالندگی مرهون مدیریت های توانمند ،باهوش ،متعهد و خوب مدیران فعلی شهر به ویژه فرماندار نکو نام و نماینده سرزنده و جنگنده فعلی بوده است. تکمیل این فرایند مستلزم ایجاد ایستگاه مدرن و بروز راه آهن بافق ، ایجاد انبارهای سرپوشیده و روباز گمرکی و سکوی تخلیه و بارگیری کالا ، ایجاد انبارهای سازمان انرژی اتمی ایران در کنار جاده سیروس آباد ، دوبانده کردن راه بافق نوق- رفسنجان و چهار بانده نمودن راه آهن بافق – یزد به استناد تعداد واگن های عبوری روزانه در این مسیر می باشد که با همتی که در دستان پرتوان فرماندار محترم می بینیم امکانپذیر است و می توان به ریاست محترم جمهور پیشنهاد داد تا به مرور عملیاتی گردد تا دیگر شاهد هدررفت سرمایه مملکت در دوباره کاری بعض پروژه ها در منطقه نباشیم و حق را به مصداق تعریفش در جایی که حق هست بنشانیم.

     سیدمحمد میرسلیمانی بافقی
برچسب ها : ,

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *