جاده_بافق_یزد پروژه ای که بیش از ۱۰ سال به طول انجامید و هر چند در زمان نماینده بومی اما اکثر مردم اتمام آن را به اراده پولادین و جادوی پیگیری فرماندار نسبت می دهند، #جاده_بافق_نوق جاده ای که قریب به ۲۰ سال زمان را صرف خود کرد تا با سماجت زاده رحمانی طومارش برچیده شود، #کارخانه_فرآوری چغارت پروژه ای که حدود ۱۵ سال زمان از شهرستان گرفت تا با عشقی عجیب و غریب و به یاد ماندنی به بار بنشیند، تعمیرات لکوموتیو اساس پروژه ای که قریب به ۱۰ سال در کش و قوس است و با اراده پولادین یک شرکت بومی تا ۷۰ درصد آن در بافق انجام شده، فولاد ابویی قریب به ۱۰ سال بلاتکلیف، فولاد شرکت سنگ آهن بیش از ۱۰ سال بلاتکلیف و در نهایت واگذار به بخش خصوصی، گاز رسانی به بافق جزء آرزوهای دست نیافتنی گذشته که با همت فرماندار سرعت عجیبی به خود گرفت، پروژه پیگیری مرزهای جغرافیایی بافق با اردکان قریب به ۱۰ سال پیگیری و فعلا نتیجه قابل قبولی در پی نداشته، نیروگاه سیکل ترکیبی بیش از ۱۰ سال در حد تابلویی که هنوز پابرجاست، گندله سه چاهون بیش از ۷ سال و ادامه دارد، کارخانه آگلومراسیون قریب به ۱۰ سال تا به بار نشست، فرودگاه به قولی بیش از ۴۰ سال و هنوز هیچ و …؛

از پروژه های بالا تعدادی با همت برخی مسئولانی که واقعا بدون توجه به شایعه ها و حرف و حدیثهای بعضا بی پایه و اساس به دنبال انجام کار بودند و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نکردند حل شده و اما تعداد زیادی همچنان درگیر مسائلی نامعلوم مانده است.
می گویند بافق باید جابجا شود، واویلا، یا حضرت عباس، برای این ادعا اصلا ما صحبتی نداریم، زیاد شنیده شده که بافق به خاطر یک حرکت اشتباه در اوایل انقلاب توسط چند نفری که خودشان هم نمی دانستند چه کاری دارند انجام می دهند محکوم به عدم پیشرفت است، عجب!! اما باید به این یاوه گویان گفت اشتباه چند نفر را که به پای مردم انقلابی یک شهرستان نمی نویسند عرضه کار ندارید چرا دروغ می بافید، پس مبارزات انقلابی و شهدای بافقی تقدیم شده به انقلاب چه جایگاهی دارند؟! گفته می شود و یا نقل قول شده تعمیرات اساس به خاطر اعتصاب ۹۰ جابجا شد انگار که اعتراض و اعتصاب کارگری فقط در شهرستان بافق اتفاق افتاده، باید به این بهانه بافان گفت نخیر اعتراض صنفی و کارگری همه جا بوده و باز هم خواهد بود و موضوع عجیب و غریبی نیست، مافیای فولاد که در مقوله صنایع جوار معدنی، جابجایی مرزها و معادن نخود هر آشی است اما نمی گویند چطور اراده پولادین یک مدیر توانست فقط در مدت ۵ سال یک کارخانه بزرگ با دو خط تولید احداث، دو کارخانه را نیمه تمام و دو کارخانه دیگر را پایه ریزی کرده و زیرساختهایش را تا حدودی آماده کند؟! البته اینها همراه بود با خدمات بیشمار دیگر در عرصه های گوناگونی که هر کدام خودش پروژه هایی بزرگ بوده و اکنون آبروی شهرستان و استان است.
نهادهای امنیتی به ما تذکر داده اند! خوب داستانی برای عدم فعالیت و بی دردی خودتان و یا ضعفتان درست کردید، خوشا به غیرتتان، مگر می شود با مافیا در افتاد؟ مگر می شود با سوگلیها کله گرفت؟ فلان مسئول امنیتی در تهران گفته به بهمان مقوله ورود نکنید، جالب تر اینکه برخی مسئولانی که جای یک مسئول جوان و انقلابی را اشغال یا بهتر بگوییم غصب کرده اند و فقط دلشان خوش است که مسئول هستند و شده اند آینه دق مردم عزیز و باعث ناامیدی آنان از نظام و هر روز گرد ناامیدی به جامعه می پاشند و حتی به خاطر ناتوانی در پیگیری امور مردم که وظیفه ذاتیشان است حاضر به استعفا هم نیستند چنان صحبت می کنند که انگار از آینده خبر دارند و به ایشان الهام و وحی شده است و مرتب برای مردم آیه یاس می خوانند که نمی شود، مگر می شود؟ نفوذ نداریم، منابع انسانی نداریم و هزاران بهانه واهی دیگر برای بی دردی و انفعال.
پ.ن.۱: بی دردی برای مسئول بد دردی است
پ.ن.۲: اگر نمی توانید از حقوق شهرستان دفاع کنید لااقل آزاده باشید و استعفا دهید.
شورای سردبیری عصر بافق

برچسب ها :

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *