مدیران بی اختیار دو شغله ای که تقدیر می شوند

مدیرعامل شرکت معادن #فلات_مرکزی ایران در اولین کنفرانس خبری با اصحاب #رسانه شهرستان بافق در خصوص دو شغله بودنش گفته: “ناظر فسفات بودن موقتی است تا نیروی جایگزین پیدا شود” اما وی که حکم ناظری خود در فسفات را در آذر ماه سال گذشته در شهری معدنی که شرکتهایش بیش از ۵۰ سال قدمت دارند گرفته نگفته از نظر او و روسای او موقت می شود چند ماه؟ چند سال؟ آقای اسلامی که به تازگی از طرف مدیران بالاسری خود مورد تقدیر نیز قرار گرفته در همین کنفرانس خبری سه بار در موضوعات مختلف اعتراف کرده که #اختیاری ندارد!! اما نگفته وقتی اختیاری ندارد پس نحوه مدیریت وی در این دو معدن به چه شکل است؟ یا شاید هم شاخصه انتخاب مدیران نمونه در آنجا بی اختیار بودن است!
مدیرعامل شرکت معادن فلات مرکزی ایران در حالیکه امسال از طرف مقام معظم رهبری سال #رونق_تولید نامگذاری شده گفته: “فلات اختیاری برای جلوگیری از خام فروشی ندارد اما دولت سرمایه گذار را مکلف کرده که کارخانه احداث شود یا از سنگ استفاده شود” ولی نگفته که دولت خودش هم موظف است از بخش خصوصی حمایت کند، در منطقه ای که بخش خصوصی قوی باشد که اهلیت و توان کاری را نیز داشته باشد موظف است کار را به او بسپارد، دولت موظف است از رقابت با بخش خصوصی اجتناب کند، دولت موظف است به گلایه های مقام معظم رهبری به نحوه خصوصی سازیها گوش فرا دهد؛ در ضمن هیچ کسی نپرسیده کارخانه اسید فسفریک فسفات بعد از چندین سال به کجا رسید؟ اسلامی در حالیکه سیاستهای مدیران بالاسری وی شرکت خصوصی سنگ آهن مرکزی ایران بافق را تا لبه پرتگاه برده گفته از بخش خصوصی استقبال می کنیم!! و اما استقبال مورد نظر وی به این شکل است که سنگ را با ترک تشریفات از جلوی چشمان بهت زده بیش از ۶۰۰۰ نفر از کارگران نگران تامین خوراک شرکت سنگ آهن و تعطیلی کارخانه خردایش و نیمه تعطیلی کارخانه آگلومره آن به اصفهان می فرستیم تا شاید سنگ آهن بفهمد که قانونها بیشتر دکوری است و قبل از اینکه کارخانه فرآوریش، تنها کارخانه فعال این مجتمع صنعتی معدنی نیز بنا به پیش بینی کارشناسان این مجموعه در آینده ای نزدیک به مشکل خوراک بربخورد تکانی به خود بدهد و خاکی توی سرش بریزد که فردا دیر است. 

نماینده دولت در فلات مرکزی اذعان داشته “یک میلیون و هفتصد و پنجاه هزار تن خوراک انتقالی به اصفهان مصوب دولت است که هفتصد و پنجاه هزار تن از چاه گز و مابقی از سنگ آهن سنگان انتقال پیدا می کند” و جالب تر اینکه گفته “ما اختیاری نداریم و مسوول سیاست گذاری برای دانه بندی ما نیستیم، دولت تصمیم گیری می کند” بهتر بگوییم دولت تخلف کرده و بدون در نظر گرفتن شرایط منطقه تصمیم گیری می کند و ارتباط دولت با نماینده و مدیر انتصابی خودش در فلات مرکزی ظاهرا کاملا یک طرفه بوده و از طرف بافق و منطقه هیچ صدایی به تهران نمی رسد اما در ادامه گفته “همچنین در این صورت حدود صد و بیست نفر نیروی پیمانکار بیکار می شوند” باید گفت که در صورتی نیرو بیکار می شود که کاری تعطیل شود که قرار نیست این اتفاق بیافتد و به فرض دور از ذهن قرار باشد ۱۲۰ نفر نیرو بیکار شوند این صحبت شما به این معنی است که بیکار نشدن ۱۲۰ نفر نیرو برای مدیری که بومی نیست اما ادعا می کند کمتر از بافقیها به بافق عرق ندارد ارجحیت دارد به بیکار نشدن حدود ۶۰۰ نفر در سنگ آهن؛ باید بگوییم اگر دغدغه شما ۱۲۰ نفر نیرو است و البته اگر اختیار دارید ۱۲۰ نفر نیرو فقط باید از یک شرکت به شرکت دیگر جابجا شوند.

اما در همان کنفرانس خبری کریم زاده مشاور فرهنگی فلات عنوان کرده: “فلات دولتی است و هیچ گونه اختیاری ندارد. سنگ فلات از طریق بورس عرضه می شود” در جواب این همشهری عزیز باید گفت
هر کس به طریقــی دل مـا می شـکنــد
بیگــانـه جـدا دوست جــدا می شـکنـــد
بیگـانه اگــر مـی شکنــد حرفـی نیـست
از دوست بپــرسیــد چــرا مـی شـکـنــد

جناب کریمزاده اگر سنگ فلات از طریق بورس عرضه می شود پس جریان ترک تشریفات و اصفهان چیست؟ اگر ترک تشریفات برای اصفهان می شود برای بافق چرا نمی شود؟

پ.ن.: ظاهرا کسی هنوز باور نکرده که شرکت سنگ آهن با بیش از ۶۰۰۰ نیرو قرار است به مشکلات اساسی تری بربخورد و مهمتر اینکه اگر این امر اتفاق بیافتد دیگران نیز در امان نخواهند بود.

شورای سردبیری عصر بافق