عاشق گل را حذر از خار نیست
در طریقت بسملی انکار نیست

مست لایعقل چه داند از شرر
هر که شد عاشق دگر مردار نیست

مرغ ابی را نباشد ترس سیل
سیل را در ان نظر آزار نیست

میرود هر رود تا دریا شود
ان که شد دریا ز غم بیزار نیست

هر که چون مجنون شود محو جمال
جز به لیلی هر کسی دادار نیست

عاشقان را ترس دنیا نیست دل
چون رضا گشتی غمت جز یار نیست

محمد رضا کارگران بافقی

برچسب ها :

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *