آب را گل نکنید،،
شاید این آب روان، می رود تا که بچرخد چرخی،
تا از آن چرخشِ چرخ، نانِ یک کارگر آجر نشود…

آب را گل نکنید،،
شاید اندر تهِ این آب زلال،،
چنگ خرچنگ سیاه منتظراست،،
تا که در بطنِ گل آلودیِ آب،،
برتن ماهی قرمز بخراشد چنگی،

ونه آن زخم دگر دیده شود با چشمی،
و نه آن داد رسد برگوشی..
وانهمه جور وجفا زود فراموش شود…

آب را گل نکنید…..

برچسب ها :

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *