دور شدن از مردم شروع افول و نابودی

شاید برخی این روزها خیلی با خود فکر کنند که چرا کار به اینجا کشید و کجا اشتباه رفتیم؟ چرا فاصله بین اوج و زیرمان در بین مردم بسیار کم بود تا کار به جایی برسد که از آینده مان وحشت داشته باشیم و ناراحتیهای زیادی را تجربه کنیم؟!
در اطرافمان می توانیم مسئولان زیادی را ببینیم که روزی بین مردم و با مردم بودند و آشنا به دردها و دغدغه هایشان و حلال مشکلات آنها و کمترین کاری که می کردند همدردی با مردم و یا صدای مردم شدن در هر جایی که امکان آن وجود داشت بود، این موضوع می تواند هم برای مدیران انتخابی و هم انتصابی صحت داشته باشد.
ما می توانیم ادعا کنیم که همواره سعی کرده ایم بدون حب و بغض، خط و جناح، گروه و محله و منافع شخصی و گروهی و محله ای و حزبی به مسائل و مشکلات شهرستان، شخصیتها و مسئولان بافق و استان نگاه کنیم و اینکه چقدر توانسته ایم به مردم نزدیک شویم و اعتمادشان را به دست آوریم را می گذاریم تا خود مردم قضاوتمان کنند البته که قضاوت شدن ما ممکن است در آینده ای دورتر شفاف تر و منصفانه تر از الان باشد.
با تفاسیر بالا احساس ما می گوید که دوره افول برخی مدیران فعلی بومی بافق بیشتر تغییر موضع و حرکت از سمت مردم و خزیدن به سمت و سوی حلقه های قدرت بوده و به خاطر دور شدن از مردم آسیب دیده اند، دور شدن از مردم که همراه با تعریف و تمجیدهای الکی دایره خودی، وجیزه گویی بادمجان دورقابچینهای منفعت طلب، بسته شدن راههای انتقاد و رسیدن حرف مردم و بستن دهان معترضان و منتقدان به انحای مختلف، فشار به رسانه ها و … باعث دور شدن از واقعیات جامعه توسط مدیر و مسئول دوست داشتنی سابق شده و در نهایت عدم درک مردم باعث گسیختگی ارتباط صمیمی قبلی و شروع پایان مدیری که منتخب مردم بوده و یا مدیری که انتصابش به خاطر نزدیکی و دوستی با مردم بوده می باشد.
باید گفته شود که کمتر همشهری می توان یافت که بافق را دوست داشته باشد، توسعه و پیشرفت بافق آرزویش باشد، به فکر آینده شهر و مردمانش باشد، به منافع شخصی، گروهی، محله ای، قومی و قبیله ای، جناحی و … بعد از منافع شهر و مردمش نگاه کند ولی از سقوط و افول مدیران بومی بافق خوشحال شود. این همشهری قاعدتا سعی می کند انتقاد کند، ایراد بگیرد، راهکار بدهد، شاید بعضی جاها حمله کند، در جمع های خصوصی تر و کوچکتر از روی سوز دل حتی بد و بیراه هم بگوید ولی صد در صد همگی به قصد اصلاح است و بهتر شدن شرایطی که آن را به زعم خود بغرنج و خطرناک دیده است.
ناگفته پیداست که اشتباهات هر چه هم بزرگ باشند قابل اصلاح و رفع و رجوع هستند و تنها از طریق نزدیک شدن به مردم، داشتن صداقت با آنها می توان راحت تر به اشتباهات خودمان پی ببریم و بسیاری مواقع زمان برای مدیران مهم و حیاتی است تا آن گوهر با ارزش را از دست نداده و تا آن را در اختیار دارند قدمی در راستای منافع مردم بردارند.
شورای سردبیری عصر بافق