روزی که با عشق، علاقه و با هزاران امید کار #رسانه را در روز #سوم_خرداد ۹۶ به قصد اصلاح و کمکی هر چند ناچیز به شهرستان به مسئولان  و مردم عزیز بافق و همچنین برداشتن قدمی کوچک و در راستای سربلندی و سرافرازی این نظام مقدس که بر خون هزاران شهید و جانباز و ایثارگر و آزاده بنا شده با نام خدا، یاد خدا و برای خدا شروع کردیم؛ اصلا به مخیله مان هم خطور نمی کرد که این فضای مسموم تا این حد ناجوانمردانه باشد که گاه تحملش تا مغز استخوان را بسوزاند و خواب را بر تو حرام کند، عشق به #نظام، مظلومیت بی نهایت این #انقلاب و تنهایی بیشتر از همیشه علی زمان، عشق به اصلاح همانها که چون خوره به جانت افتاده بود تا سلول سلول وجودت را از درون ویران کند، عشق به این مردم محروم و عزیز که در چنگال خودخواهیها و زیاده خواهیهای عده ای خودی و غیر خودی گرفتار شده اند و اعتقاد به آیه شریفه «فَلَمَّا نَسُوا۟ مَا ذُكِّرُوا۟ بِهِۦٓ أَنجَيْنَا ٱلَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ ٱلسُّوٓءِ» (۱) باعث شد تا چنان درد و رنجی را در این دو سال، ماهها، روزها و دقیقه هایش و تک تک ثانیه های آن دقیقه ها تجربه کردیم که اگر بیشتر از طول زندگیمان قبل از این دو سال نبود قطعا کمتر نیز نبود و صد البته درصدی از این درد و رنج که برای ما از هر شهدی شیرین تر و گواراتر بود را به عزیزترین کسان خود نیز منتقل کردیم، آنقدر شیرین و دوست داشتنی که احساس می کردیم که زنده شدیم، احساس می کردیم مفید هستیم، احساس می کردیم که شرمنده خون شهدا نیستیم، احساس می کردیم برای این نظام و انقلاب قدمهای مفید و موثر برمی داریم و چه شبها که در مرقد مطهر امامزاده عبدالله (ع) به تماشای تمثال مبارک شهدای گرانقدر، حبیبهای این نظام عزیز که اکنون در برخی جاها دست نااهلانی افتاده که تیشه به ریشه هر تفکر، اصول و اعتقادی می زنند تا بنیان آن را براندازند نشستیم و تربت قبور شهدای گمنام را با اشک و آهمان توتیای چشم کردیم تا صبرمان و سعه صدرمان زیاد شود.
در این مسیری که از بیرون سهل می نماید و از درون استخوان می ترکاند تا کنار روی، بیخیال شوی، دلسرد شوی و به هزاران معنایی از این دست روی بیاوری و بخوابی و کم کم امید از دست داده و در واقع بمیری یا اینکه رشد کنی، زنده بمانی، نفس بکشی، به خدا ایمان داشته باشی و آب دیده شوی و مفید و موثر باشی چه پیامدهایی چون خطرات روحی و روانی، مالی و حتی جانی را به دنبال داشته و در آینده نیز قطعا خواهد داشت ولی رضایت مندی از عملکرد و تاثیری که اصلاح را هر چند ریز، لاک پشتی و زمانبر میسر کرده و می کند بسیار بزرگتر و مهمتر از تمام آن مخاطرات برای اهلش می باشد که به دیده منت می پذیرند و با آغوش باز از آن استقبال کرده و با آن روبرو می شوند. حضرت علی(ع) در نامه معروف خودش به عثمان بن‏ حنیف می‏ فرماید: «الا ان الشجرة البریة اصلب عودا و الروائع الخضرة ارق جلودا و النباتات البدویة اقوی و قودا و ابطا خمودا (۲)؛
و اما پس از درد و دل از هر چه بگذریم سخن دوست خوشتر است، تاکنون چون نیاز نشده بود نسبت به معرفی رسمی مسئولان این سایت اقدام نکرده بودیم ولی به دلایلی مجبور شدیم در این زمینه شفاف سازی کنیم که به زعم برخی دوستان آتش ما و عصر بافق دامن برخی دیگر را بی خود و بی جهت نگیرد و برخی مسئولان نیز راه را اشتباه نروند، قابل توجه خوانندگان عزیز و همراهان همیشگی عصر بافق، از ابتدای شروع کار مریم تفکری بافقی به عنوان صاحب امتیاز عصر و افتخار همکاری، همدلی و همراهی با بزرگواران رضا دهقانزاده بافقی در کسوت مدیر مسئول، هادی فتاحی بافقی تحت عنوان سردبیر و سرکار خانم الناز خالقدادی خبرنگار و محمد رضا پورفتاحی بافقی در زمینه عکاسی در این سایت برای ما فراهم شده بود ولی به دلیل اینکه آقایان دهقانزاده، فتاحی و پورفتاحی از عصر خداحافظی کردند از زحمات بی دریغ و دلسوزانه شان، خاضعانه و خاشعانه کمال تشکر را داشته، برایشان آرزوی موفقیت و کامیابی داریم و از مردم عزیز در این شبها و روزهای عزیز برای این بزرگواران و دیگر عزیزان و فعالان این عرصه که بی چشمداشت تلاش شبانه روزی می کنند ملتمسانه دعای خیر خواهانیم.
از این تاریخ و در آستانه دو سالگی؛ سایت شما مردم عزیز بافق به صاحب امتیاز و مدیر مسئولی مریم تفکری بافقی و سردبیری الناز خالقدادی تحت نظر شورای سردبیری که اسامی آنها محفوظ است به کار خود ادامه خواهد داد.

(۱) سکوت در برابر فسق، فساد و ستمگران، همانا مشارکت در فسق و ظلم و موجب اشتراک با ظالمین در عذاب است
(۲) آگاه باشید درختان بیابانی، چوب‏شان سخت‏ تر و درختان کناره جویبار پوست‏شان نازک‏تر است. درختان بیابانی که با باران سیراب می‏ شوند آتش چوبشان شعله‏ ورتر و پر دوام‏تر است. مراد امام این است که چون درخت‏های بیابان در شداید و سختی‏ها رشد و نمو می ‏کنند، از درختان دیگر سخت‏ تر هستند.
پ.ن.۱: ما زنده به آنیم که آرام نگیریم، موجیم که آسودگی ما عدم ماست
پ.ن.۲: زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست، هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود، صحنه پیوسته به جاست، خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
پ.ن.۳: زین پس دو گونه یادداشت داریم، گونه ای برای این زمان و برای انتشار در کانال و سایت عصر بافق و گونه ای دیگر برای انتشار در آینده ای که به عوامل این سایت آسیبی نرسد. در هر صورت تاریخ بافق را خواهیم ساخت مستند مستند شاید در آینده کتاب شد.
شورای سردبیری عصر بافق

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *