شهر بافق هم مثل شهرهای دیگر ،برای خودش میرزا بنویس های زیادی دارد از زن و مرد. کسانی که به خود اجازه داده اند نام نویسنده روی خودشان بگذارند. بعضی هایشان چیلی کتاب چاپ کرده اند. هشت تا ده کتاب با بار علمی پایین. زیاد سرو صدایی ندارند گاهی اینجا و آنجا می شنویم کتابی به کتابهایشان اضافه شده. بعضی های دیگر برای تحصیل به شهرهای دیگر رفته اند فروردین به فروردین منتظر می شوند روی سال اسم بگذارند در همان مورد برای بچه ها کتاب داستان بنویسند. بعضی های دیگر دو کتاب داشتند که از یکی به خاطر سندهایی که به اسم دیگران بود و آنها در کتابشان به نام کسان دیگر زدند، مدتی درگیر شکایت بودند بعد از چند سال چیلی عکس که خیلی از مردم دیده اند در کتابی به نام خودشان زدند. برخی دیگر هستند خیلی ملی گرا و وطن پرستند هر جا مشاهیری مخترعی ،مکتشفی، شاعری می بینند نخی از ایل و تبارش می گیرند می کشانند تا بافق و می گویند اینها بافقی اند .از این مشاهیر بافقی دو جلد تا کنون چاپ شده. در جلد دوم نام بعضی کارگران بافقی با صلاحیت قید شده. برخی دیگر هم هستند یک جایی در استان همسایه برای اولین بار جایزه ای گذاشتند بین سه چهار نفر کتابش انتخاب شد حالا دیگر تمایلی به نوشتن ندارد همان جایزه کافی است. نویسنده های دیگر بافقی تک کتاب یا بد کتابند . برخی هم داستانهایی سر هم می کنند و بدون توجه به ساخت داستان چاپ می کنند راضی هم هستند . این همه کتاب چاپ می شود کی می خرد . سنگ آهن .خوب است بافق سنگ آهن دارد چیل چیل کتاب نویسنده های بافق را می خرد هزینه می کند بعد هدیه می کند به هر که بافق می آید. باز هم خدا را شکر اگر آمدند پرسیدند بافق نویسنده دارد یا ندارد ،دستش را می گیریم می بریم پیش فرماندار باز هم آبرومون حفظ می شود

شاه بوف

  1. بافقی

    چرا؟چون اسم تو , تو اون کتاب نبود . . . .

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *