چند روز پیش تصمیم گرفتم با عصای سفیدم در سطح شهر پیاده روی و مسیر ها را برای تردد شناسایی کنم.
از منزل تا خیابان را چون شناخت به مسیر داشتم به راحتی آمدم وارد پیاده رو بلوار وحشی بافقی شدم شنیده بودم که در وسط پیاده روها خط عبور ویژه روشندلان به وسیله موزاییک های شیاردار ایجاد شده،به هر طریقی بود مسیر را پیدا کردم و با خیال راحت راهم را ادامه دادم در حین راه رفتن با احتیاط،عصایم به مانعی برخورد کرد آن را با دست لمس کردم از فردی با تعجب سوال کردم این چیه؟ جواب داد سامانه ویلچررو. از این مانع رد شدم ناگهان زیر پایم خالی شد و بدجور زمین خوردم دستم زخم شد.از روی زمین بلند شدم و به مسیر با ترس ادامه دادم هنوز دوقدم بیشتر نرفته بودم که عصایم به مانعی خورد آهسته جلوتر رفتم پایم به پله ای خورد بالا رفتم باز به هر طریقی مسیرم را پیدا کردم.
این دفعه قدم هایم را کوچک برمی داشتم خیلی می ترسیدم بعضی از موارد هم موزاییک های شیاردار را به دلیل همسطح بودن با سایر نقاط پیاده رو گم می کردم.
خلاصه چند دقیقه ای که در سطح شهر حرکت کردم چیزی جز مصدوم شدن و ترس ازصدمه دیدن دستگیرم نشد و متوجه شدم بعضی از مناسب سازی های معابر انجام شده ولی در حقیقت انجام نشده چون اصول آن رعایت نشده است.
مسئول و هر کسی که می گوید من و امثال من که شاید به تعداد بیش از 200 نفر دراین دیار برسیم،حق تردد نداریم نهایت بی معرفتیشان است چرا که این موقعیت من بعید نیست که برای آن ها هم اتفاق خواهد افتاد.
در این جامعه همه جور قشر با موقعیت های متفاوت زندگی می کنند و همه دارای حقوقی هستند که باید رعایت شود نه اینکه مانع مراعات کردن و اجرایی شدن صحیح شد.
فراموش نکنیم که احترام به حقوق یکدیگر از اصول شهروندی است.

خداقوت
روشندل بافقی

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *