پیام رسیده از شهروندان به تحریریه عصر بافق؛

یک بام و دو هوای خبرنگارانه

“پارادوکس از نوع خبرنگاری؛ چند وقت پیش بود که سایتای خبری شهرستان خبری جالب و تاسف بر انگیز منتشر کردند در مورد اینکه یک خانواده بافقی برای درمان فرزندشان به یکی از به اصطلاح دکتر متخصص اطفال یزد مراجعه میکنند که این دکتر بی وجدان این خانواده را از مطب بیرون میکند و به منشی می گوید که از پذیرش بیماران بافقی خودداری کند. خواندن این مطلب خیلی برام سنگین بود. کجاست اون وجدان و تعهد کاریت آقا یا خانم مثلا دکتر؟
و همین چند روز پیش بود که یکی از نویسندگان یزدی مطلبی منتشر کرد با عنوان : «خدا کند حرفهای آن زن و شوهر درست نباشد، بافقی ها اجازه ندهند غریب کشی در شهرشان باب شود که اگر بشود بافق دیگر دارالشجاعه نیست» ایشون که بتازگی بنا به دلایل خودشون مدتی است دایه ی دلسوز تر از مادر شده برای ما بافقی ها و کمی غصه بافق و بافقی ها را میخورد!!
خواستم سخنی کوتاه با ایشون داشته باشم که جناب نویسنده بزرگوار؛ همین بغل گوش خودتون اینطور با مردم رفتار میکنند با مردم غریبی که فقط برای دوا و درمان مجبور شدند به یزد بیایند رفتاری زننده دارند با یه هم استانی و یا به قولی همشهری ! اینا غریب کشی نیست؟؟!
این یک مورد از چندین برخوردهای احتمالی این چنینی است..
اگر شما ادعای دلسوزی مردم را دارید و غرضی در نوشتار ندارید پس چرا به این مطلب نپرداختید؟ شما که اوضاع بافق را دنبال میکنید و کوچکترین اتفاق توی شهر را رصد میکنید از صحبت های نماینده مجلس تا اسپند دود کردن و بره کشون مردم برای بازگشت دکتر رحیمی!
از این مدل اتفاقات تو یزد زیاده ولی چرا یه مطلب از بافق اینقدر بزرگنمایی میشه جای تعجب دارد ؛ پس چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است! « خدا کند حرفهای آن زن و شوهر درست نباشد
مردم یزد اجازه ندهند غریب کشی در شهرشان باب شود که اگر بشود یزد دیگر دارالعباده نیست»   محسن دانشی “

  1. احمد

    درود محسن

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *