سقوط اخلاقی، خطرناک ترین پدیدهای است که به تدریج، ریشههای فضایل اخلاقی جامعه را می خشکاند. خطر انحطاط اخلاقی برای جامعه امروز ما از هر خطری سهمگینتر است و بیتوجهی به این امر مهم، گناهی نابخشودنی است. خطری که بیخ گوشمان هست و ما آ ن را جدی نمی گیریم بلکه همواره در صددیم تا با بزرگ نمایی و اغراق ، خود را از هر نقص و خطایی منزه بدانیم و جامعه را اخلاق مدار نشان دهیم و نعل وارونه بزنیم و جامعه را آن گونه بنمایانیم که نیست. نمی توان خود را به خواب زد و با « شعار درمانی »، واقعیت ها را نادیده گرفت و وجدان خود را آسوده پنداشت.
نام خداست که امروزه از در و دیوار آ ویزان است و در ظاهر همه با خدا هستند و در زیر علم اخلاق سینه می زنند اما چون نیک بنگریم همه تزویر می کنند .جامعه پر از ریاکاری و تزویرشده است. پر از دل های مضطرب و آشوب زده وپر از حس بی عدالتی و تبعیض و پراز نامردی و نامردمی ها .
وقتی مردم، خدا را فراموش کنند، به ارزشهای اخلاقی و معنوی پشت پا بزنند، به عدالت و انصاف بایکدیگر رفتار نکنند و اصول اخلاقی را در زیر پای خودخواهی و تکبر خود لگد مال کنند ، باید انتظار چنین روزی را بکشند.
وقتی عدهای اندک به چپا ول سرمایههای کلان پرداخته و تمام تلاش خود را برای مال اندوزی و حق خوری به کار برند و برای رسیدن به هدف از هر و سیلهای استفاده کنند و ظلم و ستم را پیشه خود سازند، باید به چنین آشفتگی و بحرانی مبتلا شوند؛ چرا که «الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم».
وقتی اخلاق را در قربانگاه سیاست سلاخی می کنند و برای حفظ قدرت از دروغ گویی ، روبه صفتی ، پیمان شکنی و دین ورزی ریاکارانه ابایی ندارند نمی توان انتظار داشت که جامعه ای سالم تر و بهتر داشت .
وقتی روابط انسانی بر مدار زر و زور و تزویر بچرخد، هر کسی به سه ضلع این مثلث دسترسی داشته باشد قطعاً میخواهد دیگران را تحت سیطره خود در آورد و این جاست که باید به حرف سپهری گوش داد که «جای مردان سیاست بنشانید درخت تا هوا تازه شود»
روزی آمدیم با این ادعا که اراده کردیم تا خدا و شریعت و قوانینش را بر جهان حاکم کنیم و بشریت امروز را از تمام رنج ها و سختی هایش برهانیم اما …….
بر عهده متولیان و دست اندر کاران اداره حکومت است که با بهرهگیری از تمام ابزارهای کارآمد فرهنگی، در نهادینه کردن ارزشهای متعالی اخلاقی در جامعه بکوشند؛ چرا که «الناس ُ علی دین ِ ملوکهم»؛ یعنی مردم راه و رسم دولتمردان خود را در پیش گرفته و براساس شیوه رفتاری آنها عمل مینمایند.
اینک زمان تامل و اندیشیدن صادقانه است……..
دکتر حسین ارجمند