- عصر بافق - http://asrebafgh.ir -

مرحوم دهستانی پس از مرگ‌ در غربت سردار سازندگی بافق لقب گرفت / قسمت دوم از ششم

اما #مرحوم_دهستانی، اولین مدیرعامل بومی شرکت معادن سنگ آهن مرکزی ایران بافق در سال ۷۹ زمانی پا به این عرصه گذاشت که سنگ آهن بافق در بدترین شرایط اقتصادی خود قرار داشت، تنها یک #کارخانه_خردایش همان یادگار #روسها در حال کار بود و محصول آن که دانه بندی با عیار بالا بود با نرخ دولتی و پایین به کارخانجات اصفهان ارسال می شد، آمار بیکاری در شهرستان بافق بسیار بالا بود به شکلی که تعداد زیادی از جوانان بافقی انجمنی به نام همبستگی جوانان بافق تشکیل داده و به شرایط موجود، محرومیت شهرستان و آمار بالای بیکاری، اعتراض خود را با حرکت آرام از میدان شهدا به مرکز شهر نشان می دادند، #بدهی_اصفهانیها در اوج خود قرار داشت، بازنشستگان پایان کار خود را اوراق تیرآهن و فولاد می گرفتند و دقیقا در همین شرایط بود که صحبت از #خصوصی_سازی سنگ آهن نیز شده بود و واگذاری آن به صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد، شرکتی که اعتصاب سختی را پشت سر گذاشته بود و سقف آمال معترضان که با آن سالها آرام گرفتند ظاهرا تغییر وضعیت قراردادشان به رسمی و امنیت شغلی بود و از مطالبه حقوق شهر، توسعه شهرستان و تاسیس کارخانه های جوار معدنی خیلی خبری نبود، مرحوم دهستانی به زعم بردستانی فاقد تجربه در حوزه مدیریت های کلان در مجموعه های معدنی ـ صنعتی اما با پشتوانه و #پسوند_بومی و سابقه سالها کار #امنیتی عنان کار را در دست گرفت، دهستانی بلند پرواز و عملگرا بود، نفوذ عجیبی داشت، وی توقع بافقیها را بالا برد و اعتماد به نفس را در آنها زنده کرد، از توان و پتانسیل نیروهای بومی در حد کمال استفاده کرده یا همان نیروپروری به شکلی که قبل از روی کار آمدن او اکثر روسا و مدیرانی که در سنگ آهن غیر بومی بوده و تقریبا تمام امکانات و مزایای رفاهی نیز در اختیارشان بود یکی یکی با نیروهای مستعد بومی جایگزین شدند و به جرات می توان ادعا کرد اصلی ترین کارخانه ای که توسط مرحوم دهستانی در شهرستان بافق در کنار امور زیر بنایی دیگر تاسیس شد، کارخانه فرآوری و غنی سازی نیروی انسانی بومی بود، چرخه کامل فولاد را در ذهن خودش به تصویر کشیده و با فرآوری سنگ آهن با هدف تولید کنسانتره شروع کرد، با شروع به کار ساخت اولین کارخانه تقریبا تمام نیروهای بیکار بافق را از جمله اعضای مجمع همبستگی جوانان را آنهایی که تمایل به حضور در شرکت داشتند به سنگ آهن جذب کرد؛
اما توسعه و ساخت و ساز نیاز به بودجه و پول داشت تنها چیزی که سنگ آهن با این منابع و ثروت عظیم در آن زمان از نداشتنش رنج می برد، کار بزرگ دیگر مرحوم قرار گرفتن روبروی مافیای فولاد و شکستن تابوی #صادرات محصول به خارج از کشور با قیمتهای واقعی و جهانی جهت تامین منابع مالی طرحهای پیش رو بود، این کار با مخالفت شدید لابی اصفهان و حتی مخالفین جناحی داخل شهر که در آن زمان صادرات را بهانه ای برای حمله به وی و خائن خواندنش به شهر و کشور قرار دادند در هر صورت انجام شد، ورق به سرعت برگشت و وضعیت اسفناک و ورشکسته این شرکت معدنی به محض شروع صادرات تغییر کرد چرا که دهستانی می توانست به راحتی با پولهای دریافتی از صادرات سنگ آهن سطح نقدینگی شرکت را بالا برده و با خیال راحت به طرحهای توسعه ای خود در شرکت و شهر بپردازد.
مرحوم دهستانی #مرزهای_مطالبات بافقیها را جابجا کرد، هر کسی را در جایگاه خودش و با توجه به پتانسیلهای درونی اش در بازی شرکت داد، از شرکتهای پیمانکاری بومی در کارهای سنگ آهن به عنوان پیمانکار درجه دو و سه استفاده کرد تا تقویت شوند، با نگاه ویژه به شهرستان، تقریبا تمام خریدهای را که امکان آن وجود داشت در بازار بافق متمرکز کرد، بازار در شهرستان رونق گرفت و آمار ثبت شرکتها و جواز کسب مغازه ها به شدت تغییر کرده و رو به رشد شد، وی به آموزش و تحصیل اهمیت بسیار می داد و به تاسیس سه دانشگاه در بافق کمک ‌کرد و در آن نقش عمده ای داشت.
ادامه دارد…
شورای سردبیری عصر بافق