سالهاست که جملات مشابهی از مردم شهر بافق می شنویم .(یزدیها حق بافق را ضایع کرده اند، شهرهای دیگر یزد بیشتر از بافق رشد کرده اند، آن یکی شهر دست انداخته روی شهر بافق معادن و منابع طبیعی اش را چپاول می کند. )نمی گویم نه دروغ است، اصلا درست درست است. اما تا کی فقط حرف می زنیم فقط حرف حرف. چرا تاکنون خودمان حرکتی نکرده ایم؟ چرا مسئولان را به خاطر کمبودها بازخواست نکرده ایم؟ چرا دائم یادآور نشده ایم نیازهای شهرمان را؟ حالا فقط چند سال است که شده ایم دایه مهربانتر از مادر .خدا گفته از شما حرکت از من برکت. اگر این شهر و آن شهر توسعه یافته، به خاطر جنبش مردمش بوده. به خاطر اینکه هر کس رفته رو به جلو و رشد و ترقی کسی از عقب او را پس نکشیده. چون کسی نیامده در کار دیگران دخالت کند. وقتی همشهریش می خواسته پست و مقام بگیرد پشت سرش حرف نزدند آبرویش را نبردند . چون همه فکر یکدیگرند دوستانه جلو می روند با اتحاد و دوستانه برای شهرشان برنامه می ریزند . ما شده ایم مثل مغازه داری که بیرون مغازه اش بی حال نشسته ، دزدانی رند و چابک به مغازه اش می روند و با اجناس او بیرون می آیند و او فقط داد می زند این را بردند آن را بردند و خودش برای دفاع از حقش تلاشی نمی کند و چشم به دیگران دارد. جایی که دوستی و یکدلی و یکرنگی نباشد میدان برای مانور دیگران باز می شود به خود آییم و دائم نخواهیم برای کم کاری های خودمان برای با هم نبودنمان دنبال مقصر بگردیم همه چیز را سر دیگران خراب کنیم و فکر کنیم مشکلمان حل می شود
شاه بوف

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *