حضور سر زدہ وسط اتاق خانم رنجبر

باور کنیم بافق اداره مستقلی به نام میراث فرهنگی ندارد ؟

رضابردستانی
دوستی دارم اهل و ساکن همدان، علاقه مند به اکوتوریسم؛ که امروز میهمان چند ساعته ی من بود! صبح خیلی زود از راه آسمان آمده، عصر از راه زمین راهی شیراز بود. بین 12 تا 5 جلساتی داشت و مابقی بیکار!
گفت می خواهد کویرهای بافق را ببیند و من گفتم در این مدت اندک میسر نیست اما اگر سیمای بافق را می خواهد ببیند او را همراهی خواهم کرد. به توافقی دو سویه دست پیدا کردیم و راهی بافق شدیم. 9 صبح در حالی که ذوق زده، درختان خرما را می نگریست و نمی توانست شور و شعف خود را پنهان کند از من خواست بافت تاریخی را نشانش دهم.
بهترین کسی که به ذهنم رسید، فتاحی بافقی بود، مسئول کانون بافق شناسی و او بی درنگ همراه مان شد تا گذر تازه مرمت شده ی بازو و ابنیه ی آن حوالی را نشان مان دهد. از او خواستم اول سری بزنیم به اداره میراث فرهنگی بافق و او گفت گذر بازو و نمایندگی میراث بافق! همان حوالی است.
خیلی به عنوان:«نمایندگی میراث فرهنگی» توجهی نکردم و راهی شدیم.
خانه ای به غایت زیبا، و حیاتی که پر بود از حس زندگی و تاریخ. سرمان را انداختیم پایین و وارد اتاقی شدیم بزرگ پر از میز و صندلی. خانمی مشغول صحبت کردن با تلفن همراه بود و من منتظر ماندم تا از او راهنمایی بگیرم و ملاقاتی کوتاه داشته باشم با مدیر میراث بافق.
تلفن که تمام شد خودم را معرفی می کنم. او هم می گوید از آشنایی با شما خوشحالم:«رنجبر هستم مسئول نمایندگی میراث فرهنگی بافق»! و من تازه متوجه می شوم سرزده وارد اتاق مسئول آن سازمان شده ام. دو فنجان چای و یک عدد بادبزن بافقی هدیه می دهد و… تمام!
از او می پرسم:«چطور است که بافق با این همه آثار و ابنیه ی تاریخی و پتانسیل های بالای گردشگری طبیعی، هنوز اداره مستقلی به نام میراث فرهنگی ندارد؟!» و او می گوید:«کم کاری شما رسانه ای ها»!
از گذر بازو، آب انباری که حالا دیگر متعلق است به کانون بافق شناسی و گذر و ساباطی که دیدنی است در معیت خانم رنجبر بازدید می کنیم. وقت اندک است و باید بازگردیم. میهمان دل در گروه زیبایی ها داده بود و اما جلسه اش نزدیک بود. حوالی ساعت یازده از بافق خارج شدیم در حالی که قول دادیم بازهم او را برای دیدار از بافق همراهی کنیم.
پ.ن: آقای مصطفی فاطمی! هنوز هم متوجه نمی شوم که چگونه ممکن است بافق با این تعداد آثار و ابنیه ی تاریخی، پتانسیل های بالایی از کویرگردی و گردشگری طبیعی و زیرساخت و ثروت خدادادی، اداره مستقلی به نام میراث فرهنگی نداشته باشد؟! کم لطفی مرکز نشینان است یا کم کاری مسئولان محلی؟ گره این معما را جوانانه باز کنید.

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

  1. ناشناس

    وقتی هنوز نتونسته ایم اصولی کار کنیم مرکز نشینان هم براساس معیارهایی که دارن نمیتونن نمایندگی را اداره تبدیل کنن
    چتدبنای تاریخی ثبتی قابل بازدید داریم؟مهمترینش مسجد جامع هست که روبه ویرانی نهاده.موزه ثبتی دربافق نمیشه دید.کمپها نیاز به استاندار سازی دارن و دهها مورد کمبود داره میراث بافق.
    طبل تو خالی صدایش از دور بلند است.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *