خبرنگاری حرفه‌اي كه شب و روز ندارد، عصر ارتباطات به خبرنگار نياز وافر دارد، در اطلاع رساني ؛ نقشش انكارشدني نيست، بايد همواره در پي خبر باشد و با خبر، بايد با قبول خطر‌هاي فراوان، از مرزها نيز گذر كرده و به واقع «خبرنگاري» كند. خبرنگار صادقانه مي‌نويسد، مي‌نويسد براي ساختن فرهنگ غني، مي‌نويسد براي ساختن كشوري آباد و آزاد، براي ساختن بهترين‌ها براي ايران و ايراني؛ اينان همواره در عمق جامعه زندگي مي‌كنند و سلامت فرهنگي و فكري هر جامعه‌اي، مرهون تلاش‌هاي شبانه روزي آنهاست. روز خبرنگار، روزي است كه گويي قلم، اين مقدس‌ترين عامل سوگند آسماني بار ديگر به مظهر درخششي تبديل شده كه حكايت‌گر زندگي تابناك رهپوياني مي‌شود كه همواره با قلم پيوندي جاودانه بسته‌اند. روز خبرنگار، سرود ماندن در ورطه نوشتن، حكايت پابرجايي در دنياي كلمات و واژه‌ها و عامل تابندگي دگرباره انديشه‌هاي انساني است. در ايران اسلامي چه در دوره هشت سال دفاع مقدس و چه پس از آن به دفعات شاهد از جان گذشتگي خبرنگاران رشيد ميهن عزيزمان در امر تهيه واقعيات و دفاع از آزادگي و اسلام بوديم، دفاع مقدس ملت ايران در مقابل تجاوز بيگانه فصلي تاثير‌گذار در تاريخ اين مرز و بوم است كه بخشي از آن ماحصل تلاش خبرنگاران، نويسندگان و روزنامه‌نگاراني بود كه با هدف اطلاع‌رساني و نيز انتقال فرهنگ اسلامي انقلابي جبهه، به اين معركه وارد شده بودند . 17 مرداد به ياد «محمود صارمي» خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي كه در سال 1377 به همراه هشت نفر از اعضاي كنسولگري ايران در مزار شريف افغانستان توسط نيروهاي افراطي طالبان به شهادت رسيد، به عنوان روز خبرنگار نامگذاري شد. خبرنگاري براي اين شهيد تا آخرين لحظات همراه با صداقت بود و بس.
همه بر ضرورت حضور مطبوعات و خبرنگاران تاکيد مي کنند و شرايط را براي آنها تشريح مي کنند، اما نمي گويند خبرنگار هم مي تواند تشخيص بدهد و متعهدانه کارش را به انجام برساند. همه از اينکه روزنامه نگاران رسالت اجتماعي دارند سخن مي گويند اما از اينکه چه آزادي هايي دارند سخن گفته نمي شود. صحبتهاي نصيحت گونه به آنجا مي رسد که گويي ايشان قيم مطبوعات و خبرنگاران اند و تعيين کننده مسير راه خبرنگاران.
تا جايي که اخيرا به جاي آنکه خبرنگاران مراقب رفتار مديران باشند انگار اين مديران هستند که رفتار خبرنگاران را مراقبت مي کنند و در اقدامي استثنايي برخي مديران مياني؛ پا را فراتر گذاشته و مستقيم و غيرمستقيم خطاب به برخي خبرنگاران زبان به توصيه و سفارش گشوده اند که چرا اينگونه و آنگونه مطلب مي نگاريد.
اما واقعيت اينست که روزنامه و کار خبرنگاري در ذات خود اقتضائات و ويژگيهايي دارد که بدون آن رسالت اجتماعي او محقق نمي شود.
سخن از مسئوليت اجتماعي و رسالت مطبوعات و خبرنگار آنجا ظهور مي يابد و مصداق دارد که بدانيم خبرنگار مجاز است به کليه عرصه هاي فعاليت دولت و قوه قضاييه و مجلس بدون هيچ گونه محدوديت وارد شود و هر آن اطلاعاتي را که لازم مي بيند به دست بياورد بدون آنکه مزاحمتي بر سرراهش وجود داشته باشد.
( البته در تنوع آرائي که طبيعتا در بين انديشه هاي مختلف هم وجود دارد گاها ممکن است تفاوت هايي در ارائه اخبار هم شاهد باشيم).
خبرنگار به لحاظ اينکه نماينده افکار عمومي است مي تواند همه مقامات از استاندار، نماينده مجلس، رئيس مجلس شوراي اسلامي، روساي دادگاه ها و روساي دادگستري و مانند آنرا مورد پرسش قرار دهد و آنها بايد خود را موظف به پاسخگويي به وي بدانند.
و اين خبرنگار در برابر هرگونه تعرض، بداخلاقي و برخورد نامناسب هنگام انجام وظيفه مصون است نه اينکه به عنوان مثال مديران مياني استان کوچکترين انتقادي را برنمي تابند و به محض مواجه شدن با مطالب انتقادي به انواع اعتراض و مقابله با خبرنگار متوسل مي شوند.
علت چنين مناسباتي از آن نوع که برخي مسئولان در پيش گرفته اند جزآن نيست که خبرنگاران را کارمندان خود مي پندارند و از آنها تا هنگامي استقبال مي کنند که تنها تکرارکننده و گزارش کننده عملکرد مثبت ايشان باشند و واي بر روزي که چنين رابطه اي در جامعه اي بين اين دو قشر شکل گرفته باشد.
استقلال و بي طرفي و عيني گرايي از ابتدايي ترين مسئوليت هاي خبرنگاري در دنياي مطبوعات بوده که بعدها مسئوليت اجتماعي نيز به آن افزوده شد. آنهم از اينرو که به دليل آزادي هايي که براي خبرنگار تضمين مي شود اين حس مسئوليت محدودکننده و تنظيم کننده نوع استفاده از آزادي هايي باشد که جامعه به مطبوعات ارائه کرده است.
اساسا علت طرح چنين مسئوليتي بيش از همه به دليل اختيارات و آزادي هاي تضمين شده خبرنگاران است ، که متأسفانه جامعه مطبوعاتي ايران از اين فقدان قانوني رنج مي برد.
در اغلب کشورهاي دنيا نه تنها آزادي فعاليت روزنامه نگاران به رسميت شناخته شده بلکه حتي وسايل و ابزار دستيابي آنها به اطلاعات از طريق قوانين رسمي تضمين شده به طوري که در صورت ممانعت مسئولان از دستيابي خبرنگار به اطلاعات، آن مقام به عنوان متهم به ارتکاب جرم بايد در دادگاه حضوريابد.
اين قوانين که با نام قانون حق دسترسي به اطلاعات وجود دارد براساس اين اصل است که مديران و مسئولان تنها به صورت موقت امانتدار اطلاعات توليد شده هستند و صاحب اين اطلاعات مردم ودر رأس آنها نمايندگان افکارعمومي يعني خبرنگاران هستند.
در اينکه کشور ما به دليل شرايط ويژه اي که برآن تحميل شده در وضعيت خاصي قراردارد و هشياري رسانه ها را مي طلبد شکي نيست به حق هم جز در موارد استثنايي همواره مطبوعات و خبرنگاران نسبت به اين شرايط هشيار و حساس بوده و سعي کرده اند در چارچوب اهداف نظام رفتار کنند.
اما جامعه رسانه اي درصورتي که هميشه و در همه حال قرارباشد به اين بهانه ها از آزادي هاي طبيعي اش محروم باشد جز اين نتيجه اي نخواهد داشت که شاهد اختلاس در مجموعه هاي مديريتي کشور باشيم و يا ضعفهاي اجرايي بدون هيچ گزارشي به مردم بارها و بارها در فضاي بي خبري تکرار شود.

ناهید مظفری

برچسب ها :

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

کد امنیتی: *