خبرنگار عصر بافق: در خصوص تصویب«قانون ممانعت به کارگیری بازنشستگان در بدنه دولت» توسط مجلس، با توجه به این که از اولین تصدی دولتی شما حداقل ۳۰ سال می گذرد، چه می کنید؟ استاندار: اگر این قانون تصویب بشود ما روی چشم می گذاریم!
زمانی قمی رفتنی است؟!
✍رضابردستانی
یک بار از یکی از کارشناسان حوزه ترکیه پرسیدم:«جهش توسعه ایِ ترکیه را چگونه باید تحلیل کرد؟» او در جواب گفت: «ترکیه اگر دچار جهش توسعه ای شده است به این مسئله بازمی گردد که رسانه هایی قوی، حرفه ای، تأثیرگذار و مطالبه گر دارد! مضافاً این که احزاب در ترکیه جایگاهی به غایت مهم دارند.»
یک بار هم از سرکنسول اسبق ایران در پاکستان پرسیدم:«مهم ترین ویژگی های پاکستان در مقایسه با دیگر کشورهای همسایه ی ایران چیست؟» او در جواب گفت: «درصد باسوادی مردم پاکستان اگر چه پایین است اما تیراژ روزنامه در پاکستان باور نکردنی است! این ویژگی باعث شده تا«سواد سیاسی» مردم پاکستان غیرقابل مقایسه با سواد سیاسی دیگر کشورهای همسایه ی ایران باشد. ویژگی بعدی این که پاکستان را شخص اداره نمی کند؛ احزاب سکان دار امور حکومت هستند، احزابی که می دانند چون باید پاسخگوی افکار عمومی باشند لاجرم باید مسئولیت شناس نیز باشند.»
در دیدار با معاون سفیر ایران در گرجستان به نکته ای عجیب برخوردم. در نشستی تقریباً نیم ساعته آن جای صحبت ها جالب بود که معاون سفیر گفت:«کاری که رسانه می تواند انجام دهد گاه از عهده ی بالاترین مقام اجرایی یک کشور هم ساخته نیست.»
القصه…
بارها گفته ام و بازهم می گویم که بافق برخلاف همه ی شعارها و شانتاژها، معقول و منطقی ترین مدل و الگوی قابل اعتنای توسعه ای استان در تمامی ابعاد است! این را حتی می توان در نوع برخورد خبرنگاران این شهرستان با مسائل بومی ـ محلی و کلانِ استانی نیز دید. در همین گفت و شنود به ظاهر بسیار ساده، ضمن آن که خبرنگار(خانم خالقدادی)شجاعت و جسارت خود را به تماشا می گذارد رگه هایی از حرفه ای گری و زیرکی را نیز بروز می دهد؛ سؤال و جوابی که استاندار ـ برخلاف برخی ها که ادعا دارند کلید گنج اسرار دست آن ها است ـ به سادگی پذیرفت چون بازنشسته است باید برود و اما این که چرا به صراحت از رفتن نگفت بازمی گردد به لابی گری ها و رایزنی هایی که همچنان در حال انجام است یا تجارب سیاسی زمانی قمی!
و اما وضعیت رسانه های بافق را می توان مقایسه کرد با خاتم، ابرکوه، مهریز، تفت، اشکذر، میبد، بهاباد و اردکان.
خاتم تقریبا فاقد خبرنگاری است که در خود چنین جسارتی سراغ داشته باشد! فاضلی اگرچه در زمینه فرمانداری ناموفق بوده اما در مدیریت و کنترل خبرنگاران بسیار موفق بوده! ابرکوه دچار قحطی آزاردهنده رسانه ای ها است! مهریز دچار فرمانداری است که دوست ندارد از او انتقاد کنند، تفت خبرنگارانی دارد که از صبح تا عصر یزد تشریف دارند و شب که به تفت می رسند اگر خبری هم منتشر می کنند برای خالی نبودن عریضه است! بهابادی ها هم بعد آمدن خانی بهابادی بی خیال همه چیز از جمله اطلاع رسانی شده اند، چون در این آبادی تقریبا هیچ خبری نیست! اشکذری ها بیشتر از خبرنگاری، اطلاع رسانی می کنند و خیلی به چند و چون ماجرا کاری ندارند باقی می ماند میبد که فضایی خاص دارد با خبرنگارانی وابسته به برخی طیف ها و شخصیت ها و اردکان که همچنان در دو خاکریز«با تابش» و «بر تابش» در حال نزاع هستند.
در بین شهرستان های استان، وضعیت خبرنگاران بافق و اردکان بهتر است البته در جامعه ی خبری اردکان همچنان جوی حاکم است که خیلی زود دچار نادیده انگاری و گوشه نشینی می شوند! یکی ـ دو خبرنگار خوبی هم که بوده یا جذب سیستم دولتی شده یا مجبور به اتخاذ شیوه ی بسیار محافظه کارانه، و اما برخی، به تازگی راه و روش سوم در پیش گرفته اند و در این راه اگرچه هزینه هایی نیز پرداخت کرده اند اما از دو طیف« با تابش و بر تابش» به شدت دوری گزیده اند.
وضعیت توسعه ای شهرستان های استان را مقایسه کنید با وضعیت اطلاع رسانی، بی جهت اردکان و بافق در رأس هرم توسعه ای استان قرار نگرفته اند(و لابد همه چیز هم به وجود معادن ربط ندارد!) در این دو شهرستان، هنوز فرمانداری نیامده که توانسته باشد:
ـ خبرنگاران را مهندسی کند!
ـ نمک گیر کند!
ـ مجبور به سکوت کند!
ـ دچار ترس و واهمه کند!
ـ کلاً تعطیل شان کند!
ـ یا استخدام کند!
این ها نکاتی است که می تواند خوشایند دوستان و همکاران محترم بنده نباشد اما حقیقت دارد! به جرأت می گویم تا جامعه ی اطلاع رسانی هر منطقه ای رشد نکند و شهامت و جسارت پیدا نکند آن منطقه هرگز دچار توسعه و پیشرفت نخواهد شد حتی اگر همه ی بودجه استان را صرف آن منطقه کنند!
https://t.me/rezabardestanii/9420
https://t.me/rezabardestanii