رضا بردستانی در مطلبی تحت عنوان “#چادرملو و دیگر #صنایع_مستقر در دشت_اردکان_و_میبد باعث قطع همیشگی آب انتقالی به یزد خواهند شد؟! / باورش تلخ است اما #میرمحمدی_اردکانی نه تنها به استان یزد که حتی به #اردکانی_ها نیز #خیانت کرد…؟!!!” طی هفت قصه ی کوتاه، هوشمندانه و با سند محکم پرده از حقایق تلخ و واقعیات دردناک گذشته و حال استان برداشت.
داستان هفتم؛ هادی بشیرزاد بر خلاف صحبت و دفاع کامل برخی مسئولین استان گفت: کی گفته که آب انتقالی زاینده رود در صنعت استفاده نمی شود بلکه خوب هم استفاده می شود و آدرس دقیق هم داد، احداث خط لوله آبرسانی از خط اصلی آب زاینده‌رود به طول ۲۷ کیلومتر جهت صنایع اردکان.
داستان ششم؛ شوی بدون تعارف خبر 20:30 که در آن استاندار که خوب می دانست، آب انتقالی زاینده رود در صنعت اردکان استفاده می شود گفت: حتی یک قطره از آب انتقالی به مصرف کشاورزی نمی رسد.
داستان پنجم؛ طالبی معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار احتمالا نفس راحتی کشیده که از خط لوله آبرسانی از خط اصلی آب زاینده‌رود به طول ۲۷ کیلومتر جهت صنایع اردکان تاکنون بازدیدی نشده است.
داستان چهارم؛ صادقیان معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری یزد یا از همه بی خبرتر است و یا در دروغ گفتن خبره تر
داستان سوم؛ هادی بشیرزاد گفته: علاوه بر استفاده از آب انتقالی در صنعت، ما سفره آبهای زیرزمینی بهاباد را نیز به نابودی خواهیم کشاند. ۲۰۰ لیتر در ثانیه یعنی ۳۶۵*۲۴*۶۰*۶۰*۲۰۰ روز یعنی ۶.۳۰۷.۲۰۰.۰۰۰ لیتر یعنی ۶.۳۰۷.۲۰۰ میلیون متر مکعب در سال و این مقدار یعنی بیش از شش میلیون مترمکعب آب به نظر شما چند درصد آب شرب شهرستان یزد را تشکیل می دهد؟!
داستان دوم؛ مقیمی فرماندار اردکان گفته اصلا کی گفته آب انتقالی برای شرب بوده و از همان اول هم این آب گوارا برای صنعت بوده نه شرب!
داستان اول؛ دروغ تلخ میرمحمدی و اسناد مربوطه
دروغ تلخ میرمحمدی را در داستان نامه تایید اختلافات مرزی بین بافق و اردکان از طرف وزارت کشور، بافقیها نیز تجربه کردند اما همه این موارد و اینکه چرا این اسناد و اطلاعات توسط بردستانی به صورت قطره چکانی منتشر می شود؟ چرا کسی جواب نمی دهد و یا لااقل با او برخورد نمی کند؟ چرا هر چه مسئولین اردکان و چادرملو می گویند آب انتقالی در صنعت اردکان استفاده می شود، مسئولین استان می گویند نه اشتباه می کنید ما می دانیم که مصرف نمی شود؟ این وسط آن آقایی که همه به را به بی تقوایی متهم می کرد دقیقا الان کجاست؟ چرا برخی مسئولین استان همچنان در جهت دفاع از اردکان دروغ می گویند؟ مسئولین استان اول مسئول استان هستند یا اول مسئول استان هستند البته بعد از اردکان؟ و همه و همه هر چند به ما و شهرستان بافق نیز مربوط می شود می گذریم چرا که ما به اندازه و توان خودمان و برای ثبت شدن در تاریخ گفته ایم و این موارد بیشتر به مرکز استان و شهرستان یزد و مسئولینش مربوط می شود. ولی موردی که نمیتوانیم و قطعا از آن نخواهیم گذشت در پی نوشت این نوشتار توسط رضا بردستانی آمده است. “پ.ن: بلوای ساخت ورزشگاه بیشتر به این جهت برپا شد تا تأیید بهره برداری از #D19  که تأثیراتی مخرب در حوزه محیط زیست( #دره_انجیرخرانق) دارد خیلی به چشم نیاید. عجیب ترین قسمت داستان این که #تابش_رئیس_کمیسیون_محیط_زیست_و_توسعه_پایدارمجلس نیز هست!”
آقا بردستانی، شما چطور وسط دعوایی که کاملا به آن واقفید، نرخ تعیین کرده و حکم صادر می کنید؟! دی نوزده را به اردکان بخشیدید؟! چه تبلیغات و تحریفهای هنرمندانه ای صورت گرفته که بردستانی که به نوعی خبرنگار آزاد است و با سند و مدرک حرف می زند تاثیرات مخرب بهره برداری دی نوزده را در حوزه محیط زیست دره انجیر خرانق می بیند و عنوان می کند؟ که البته این موارد نه برای شخص بردستانی که در کل برای ما خیلی ناآشنا نیست.
آقای بردستانی عزیز از شما بعید است که ندانید: کویر کر بنو از ابتدای ورودی شهرستان بافق سمت راست جاده ورودی که معروف به “گود گبار” است و مزرعه های کشاورزی پسته شروع شده و تا زیر کوه “هزار جیر” یا “دره انجیر” اردکان ادامه دارد و تماما در حوزه استحفاظی شهرستان بافق است و دی نوزده در حاشیه غربی کویر کربنو و در منطقه به اصطلاح محلی “دشت گود ملیدون” شهرستان بافق واقع شده است. پس اگر برداشت دی نوزده اثرات مخربی دارد قطعا به دشت گود ملیدون و دشت کویر کر بنو بافق مربوط می شود و نه دره انجیر خرانق و اردکان.
شورای سردبیری عصر بافق