- عصر بافق - http://asrebafgh.ir -

از فولادسازی ابویی تا تاسیس باربری، فاصله ای در حد تمسخر بافقیها / نقطه شروع به فنا رفتن صنعت حمل و نقل جاده ای بافق

شنیده شده #ابویی که طرح #فولاد_استانی کشور در بافق را خریداری کرده تا به احتمال زیاد روی هوا ببرد و تاکنون در این امر موفق نیز بوده به تازگی قصد تاسیس #باربری در شهرستان بافق را دارد. (از هشت طرح فولاد استانی کشور، ۵ طرح به بهره برداری رسیده و دو طرح دیگر در شرف راه اندازی است و تنها طرح فولاد بافق سرش بی کلاه مانده است)
شهرستان بافق دارای ۳۴ باربری است و در طرح پهنه بندی مقرر شده که هر فعالیتی بسته به نوع خدمت در محلی از شهر سامان دهی شود. بنابر این سازمان حمل و نقل یزد ۲۲ باربری را در مجموعه حمل و نقلی واقع در پشت دانشگاه آزاد اسلامی بافق و ۱۲ باربری را در شهرک صنعتی مجوز فعالیت داده است. حال آنکه بنا به شنیده ها، ابویی با تغییر کاربری زمینهایی که برای کارخانه فولاد به وی واگذار شده در حال تاسیس باربری جنب کارخانه خود می باشد. مسئولین شهرستان، فرماندار بافق و به خصوص نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی در صورت صحت این امر؛
یک: آیا ابویی می تواند زمینهایی که با کارشناسی، مقدار مورد نیاز دیده شده برای تاسیس گندله و فولاد به وی واگذار شده را تغییر کاربری دهد؟
دو: در خصوص سوال اول به ذهن ما و با توجه به شرایط به احتمال زیاد جواب خیر است و اما اگر جواب بله است پس تکلیف پهنه تعریف شده و دیگر باربریهایی که به قانون آن تمکین کرده اند چه خواهد شد؟
سه : ابویی با استفاده از کدام بند و تبصره مجوز تغییر کاربری گرفته و در شرف تاسیس باربری در محل کارخانه نورد خود می باشد؟
چهار: اگر هر کارخانه ای بتواند در زمینهای خود باربری تاسیس کند، آیا قانون تعریف شده به جهت سامان دهی باربریها در پهنه حمل و نقلی دیگر وجاهت و پشتوانه اجرایی دارد؟
پنج: آیا دولت نبایستی استثنا قائل نشده و شرایطی یکسان برای همه پدید آورد؟ و اگر جواب بله است، آیا امکان واگذاری زمین در همان محدوده کارخانه نورد ابویی و بیرون از محدوده پهنه تعریف شده برای متقاضیان تاسیس باربری وجود دارد؟
شش: آیا فکر نمی کنید که تاسیس باربری جدید و در کنار کارخانه نورد و داشتن دست بالا به جهت نزدیکی به محل حمل بار کارخانه و همچنین شرکت سنگ آهن، توازن را در باربریهای بافق به هم خواهد زد و این امر به نوعی بی عدالتی محسوب نمی شود؟
هفت: اگر این رویه معمول و باب شود که هر کارخانه یک باربری برای خود داشته باشد، چه بلایی گریبان قریب به هشتاد نفر نیروی شاغل در این حوزه را خواهد گرفت و چه سرنوشتی در انتظار ۳۴ باربری شهرستان خواهد بود؟ آیا بهتر نیست با مذاکره، صحبت و تعامل هر کسی به کار اصلی خود مشغول باشد؟
هشت: مسئولینی که در جلسه حضور شبانه وزیر در هتل نیکان بافق برای تعیین وضعیت گندله و فولاد به ابویی فرصت سه ماهه دادید، مگر قرار نبود وی دست از بهانه تراشی برداشته و به جای میل گرد بازی، گندله و فولادی که دولت جهت تکمیل و بهره برداری آن تعهد دارد را راه اندازی کند؟ خب اکنون این مهلت سه ماهه تمام شد و گذشت، همانطور که مهلتهای دیگر روز به روز، ماه به ماه و سال به سال تمام شده است بدون آنکه اتفاق خاصی بیافتد و این در حالی است که سنگ آهن آنومالیهای منطقه جهت خوراک کارخانه های فولاد اردکان بار می شود، بالاخره در قبال تعلل در راه اندازی یکی از طرحهای ملی فولاد استانی کشور که جهت دستیابی به افق ۱۴۰۴ در برنامه توسعه و تحقق تولید ۵۷ میلیون تن فولاد دیده شده چه کسی پاسخگوست و تا کی مردم شهرستان بافق به جای گندله و فولاد باید سوله نورد (تولید میل گرد) را ببینند؟
شورای سردبیری عصر بافق