- عصر بافق - http://asrebafgh.ir -

خاطرات عمو نوروز و حاجی فیروز

پارک هفتم تیر
وقتی یه جوون تهرانی اومد پیشم
و گفت عمو نوروز مادرم سرطان داره میای بریم فقط یه کم شادش کنی؟ اون خنده اون مادر برام یه دنیا ارزش داشت دیگه چشمت چهار تا تراول ۵۰ تومنی رو نمیبینه، وقتی یه مادر بچه معلولش رو میاره پیشم بهم میگه از مردم بخواه حالا که شادن یه دعا هم در حق بچم بکنند دیگه پول معنی نداره .این کلیپی که در پارک هفتم تیر پر کردم مقابل من یه مادر سرطانی بود که بچه هاش فقط یه خنده اون رو میخواستن و خدا رو شکر که این توان رو دارم که بخندونم .
با هزار درد و قرض و بدبختی میام که اگه دلی شاد میشه یک درصد اون شادی هم قسمت خودم و خانواده ام بشه
یه لب خندون
یه سر آروم
یه دل شاد
آرزوی منه برای همه شما .
معلولین خانه رحمت رو هم فراموش نکنید .
با یه کمک کوچک چه سفر بزرگی رو میشه تو قلب آدمها رفت …
گروه فرهنگی هنری ققنوس